تفسير فى ظلال القرآن - عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم - نسخه متنی

شادی نفیسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تفسير فى ظلال القرآن

تفسير فى ظلال، تفسيرى كامل از قرآن است كه با نگاهى ادبى به قرآن و با نگرشى زندگى ساز و حركت آفرين
به اين پيام الهى، به دست سيد قطب به رشته تحرير درآمده و معرف دو سبك تفسيرى به شمار مى آيد.

سيد فرزند ارشد الحاج قطب بن ابراهيم است كه در سال 1324 قمرى در يكى از آبادى هاى اسيوط متولد شد.

زندگيِ تفسيريِ سيد را مى توان به سه مرحله تقسيم كرد:

مرحله اول

سيد در سال 1351 در رشته ادبيات موفق به اخذ ليسانس گرديد و فعاليت هاى خود را در همين زمينه
با روزنامه نگارى و نمايشنامه نويسى ادامه داد.

اول بار در سال 1357 با چاپ مقاله اى تحت عنوان التصوير الفنى فى القرآن آفرينش هنرى در قرآن در مجله
المقتطف، پا به عرصه تفسير گذارد. سيد در اين نوشته، تنها از نگاه يك اديب به قرآن نظر مى افكند و
قدرت آن را در خلق تصاوير و القاى معانى مى نماياند و جذابيت و شگفتيِ آن را به نمايش مى گذارد.

دو
كتاب بعديِ او، التصوير الفنى فى القرآن در سال 1363 و مشاهد القيامة صحنه هاى رستاخيز در سال 1364 با
همين ديد نگارش يافته اند و به اين مرحله از زندگيِ تفسيرى او تعلق دارند.

مرحله دوم

مرحله دوم زندگيِ تفسيريِ سيد با نوشتن كتاب العدالة الاجتماعية در سال 1367 آغاز مى گردد.

او در اين مرحله، با نگاهى جديد به قرآن نظر مى افكند و آن را كتاب فكر، عقيده و ايدئولوژى مى داند.

پيوستن او را به جمعيت اخوان المسلمين در سال 1369 بايد نتيجه اين دگرگونيِ فكرى دانست. چاپ اول تفسير
فى ظلال القرآن نيز ثمره اين ايام است. او در سال 1369 نوشتن مقالاتى تفسيرى را با نام فى ظلال القرآن
در مجله المسلمون آغاز كرد.

سيد تنها هفت شماره از اين مقالات را نوشت و سپس تصميم گرفت آنها را
مستقلاً به صورت كتاب منتشر كند. جزء اول اين تفسير در سال 1370 منتشر شد. او در اين تفسير، علاوه بر
نگاه اديبانه اش به قرآن، آن را به عنوان يك فكر و ايدئولوژى، ارزيابى و تفسير مى كند.

سيد در سال 1372 در نتيجه بروز اختلاف بين اخوان المسلمين و سران حكومت، پس از انقلاب ناصر در مصر، به
اتفاق جمعى ديگر از سران اين جمعيت به زندان افتاد و به پانزده سال حبس با اعمال شاقه محكوم گرديد.

مرحله سوم

ايام اسارت را بايد دورانى پربار و سرفصلى نو در زندگيِ تفسيريِ سيد تلقى كرد. اگرچه او در
اين ايام به نگارش تفسير، به روال قبل ادامه مى دهد، اما به تدريج، تحولى عميق در نگرشش به قرآن
پديدار مى گردد و از ديدگاهى تازه آن را تفسير مى كند.

سيد ديگر به عنوان يك اديب در قرآن نظر نمى افكند و به عنوان يك متفكر آن را مطالعه نمى نمايد. اگرچه
اين همه هست، اما او اكنون به عنوان يك مبارز، يك جهادگر، يك سلحشور در قرآن مى نگرد و آن را كتابى
حركت آفرين و منشور عمل، زندگى و سازندگى مى يابد.

اين تحول، سيد را بر آن داشت تا اجزاى باقى مانده قرآن را بر اين مبنا تفسير كند و در قسمت هاى تفسير
شده و منتشر شده پيشين نيز با همين نگرش تجديد نظر كلى كند. چاپ اصلاح شده فى ظلال القرآن در شش جلد،
كه هم اكنون در دسترس است، نوشته نهاييِ تفسير سيد قطب و ثمره دوران بلوغ و پختگيِ زندگيِ او و معرف
روشى نو در تفسير است.

او پس از ده سال حبس، در سال 1382 به وساطت برخى شخصيت ها آزاد مى گردد و پس از مدت كوتاهى دوباره به
زندان افتاده، در سال 1384 به اعدام محكوم مى شود.(6)

تفسير الميزان

الميزان فى تفسيرالقرآن مهم ترين تفسير شيعى در دوره معاصر است كه تسلط مؤلف آن، علامه طباطبائى بر
قرآن، فقه، اصول، فلسفه و حديث، آن را از تفاسير ديگر ممتاز ساخته و در به كار بستن شيوه تفسير قرآن
به قرآن موفق داشته است.

سيد محمد حسين بن سيد محمد، در 29 ذى حجه سال 1321 قمرى در شهر تبريز، در خانواده اى كه از چهارده پشت
قبل، به علم و دانش معروف بوده اند، متولد شد. او تحصيلات مقدماتيِ خود را درتبريز گذراند و در سال 1343
به نجف اشرف عزيمت كرد و مدت ده سال در آن جا اقامت گزيد.

در اين مدت از محضر اساتيد به نام نجف بهره
برد. فقه و اصول را نزد آيت اللّه نائينى و آيت اللّه محمد حسين كمپانى، فلسفه را نزد آيت اللّه حسينى
بادكوبه اى، رياضيات را نزد سيد ابوالقاسم خوانسارى و اخلاق را نزد حاج ميرزا على قاضى،كه يدطولايى
در حكمت عملى و عرفانى داشت، فراگرفت.

علامه در سال 1353 به زادگاهش تبريز بازگشت و تا سال 1364، كه به قم
مهاجرت كرد، در آن جا اقامت داشت.

/ 249