منبع شناخت - عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم - نسخه متنی

شادی نفیسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

او در تفسير سوره جن به كسانى كه منكر اين دسته از مخلوقات خداوندند، اعتراض كرده، مى پرسد:

آيا آنها
تماميِ مخلوقات اين هستى را شناخته اند كه در بين آنها جن نبوده است؟

و خود پاسخ مى دهد:

هيچ يك از
دانشمندان تا به امروز، چنين نمى پنداشته است. تنها بر روى اين زمين، هر روزه موجودات بسيارى كشف مى
شوند وهيچ گاه كسى چنين نگفته كه ماشين كشف موجودات روى زمين، از حركت بازايستاده و يا به زودى متوقف
خواهد شد.

و باز مى پرسد:

آيا آنها تمامى نيروهاى پنهان هستى را شناخته اند و يافته اند كه در بين آنها
جن نبوده است؟ و پاسخ مى دهد كه هيچ كس چنين ادعايى نمى كند. چه بسيار نيروهاى پنهانى كه تا ديروز
ناشناخته بودند و امروز كشف شده اند.

از نظر او آنها نه تنها تماميِ نيروهاى پنهان هستى را نشناخته
اند، بلكه حتى آن نيروهايى را نيز كه شناخته اند، نديده اند تا بدانند كه جن از جمله آنها نبوده است.

پس چگونه مى توانند با اطمينان و يقين، وجود آن را نفى كنند؟(11)

او به مناسبت اشاره آيه 112 سوره انعام به شياطين جن،(12) به بحث درباره آنها مى پردازد و ادعاى كسانى را
كه با بهانه قرار دادن علم، اين موجودات را انكار مى كنند، بى اساس خوانده و توضيح مى دهد كه علم بشر
نه تنها به تمام موجودات زنده، در اين كره خاكى، دست نيافته، بلكه از آن چه در ديگر اجرام آسمانى
وجود دارد نيز بى اطلاع است و تنها مى تواند از اين احتمال سخن بگويد كه آيا اين نوع حيات كه بر روى
زمين وجود دارد، مى تواند در برخى سيارات يا ستارگان ديگر نيز وجود داشته باشد. و نمى تواند انواع
ديگر حيات را در هستى كه علم از آن هيچ شناختى ندارد، نفى كند.(13)

او در ضمن تفسير آيه هاى 8 و9 سوره انعام،(14) اگرچه بحث مفصل تر درباره غيب را به جاى ديگر موكول مى
كند، اما به اختصار از ملائكه مى گويد و منكران آن را مخاطب قرار مى دهد كه چه مقدار از دانش مدعيان
عقل و علم، قاطعانه وجود ملائكه را نفى مى كند و چگونگى هاى آنها را، كه فراتر از تصور و تصديق است،
رد مى كند؟

چه دانشى نزد آنان است كه موجب اين داورى شود؟

وى سپس به ناتوانيِ علم ازانكار انواع ديگر
حيات اشاره كرده، مى افزايد:

ما آنها را به قضاوت براساس عقيده خود يا حتى سخن خداوند سبحان فرا نمى
خوانيم. ما علمشان را، كه خداى خويش قرار داده اند، به قضاوت فرامى خوانيم و درمى يابيم كه آن چه
آنها را به اين افكار غيرعلمى رهنمون گشته، تنها زورگويى است، بى هيچ دليلى از علم.(15)

او نه تنها از
كسانى كه با استناد به علم، منكر امور غيبى هستند انتقاد مى كند، بلكه كسانى را هم كه با استناد به
عقل، نه وحى، در اين باره چيزى مى گويند، گمراه مى نامد و مى گويد:

آنان كه كوشيدند با عقل محدودشان
ذات غيرمحدود را درك نمايند و حقيقت پنهان را از غير طريق كتب آسمانى دريابند، گمراه شدند. فلاسفه كه
درصددند
تا هستى و پيوندهايش را تفسير كنند يا عرصه وجود را حل نمايند، از جمله اين گمراه شدگانند؛ بدون اين
كه بين فلاسفه بزرگ يونان يا فلاسفه مسلمان، كه روش آنان را در انديشيدن پى گرفتند، يا فلاسفه دوران
جديد تفاوتى قائل شويم و آنان را مستثنا بدانيم.(16)

منبع شناخت

با توجه به ناتوانيِ عقل از پرداختن به امور غيبى، يگانه منبع مورد اعتماد، در اين زمينه، خداوندى
است كه آفريدگار جهان پنهان و آشكار است.

سيد قطب در تفسير آيه:

يا معشر الجن والانس(17)

مى نويسد:

تنها خداوند به اين آفريدگان پنهان از بشر
آگاه است.(18)

و در جاى ديگر درباره آنها مى گويد:

موجوداتى وجود دارند كه خداوند، آنها را جن ناميده
است و ما جز آن چه خداوند درباره آنها آورده است، چيزى از آنها نمى دانيم.(19)

او در ضمن تفسير آيه:

وكذلك جعلنا لكل نبى عدواً شياطين الانس والجن(20)

حديث نبوى را نيز در كنار سخن خداوند در اين موارد
معتبر مى شمارد.(21) در بحث ملائكه نيز علم به اين امور غيبى را مخصوص خداوند مى شمارد.(22) اكنون ببينيم
كه او عملاً چگونه آيات مربوط به ملائكه و جن را تفسير مى كند.

مشخصات ملائكه

سيد قطب با استناد به آيات قرآن، ملائكه را چنين توصيف مى كند:

آنها از جمله مخلوقات خداوند هستند كه به عبادت خدا مشغول و به او نزديكند، اما نمى دانيم كه به طور
مشخص چه نوع نزديكى مراد است.(23)

آنها عرش الرحمن را حمل مى كنند.(24) اما از چگونگى آن نيز ابراز بى اطلاعى كرده، آگاهى از آن را تنها
به آن مقدار محدود مى سازد كه خداوند از اين غيب خبر داده است.(25)

/ 249