عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم - نسخه متنی

شادی نفیسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

او سپس تصريح مى كند كه در سراسر تفسيرش از قرآن، همواره بر اين نكته
توجه داشته است كه قرآن را بر نظرياتى كه انسان كشف كرده، تطبيق ندهد؛ چراكه آنها به خطا مى روند،
اما در اين مقام چاره اى نمى بيند جز آن كه اين آيات را با توجه به نظريه كروى بودن زمين تفسير كند.

در
اين جا عبارت آيه، شكل زمين را ترسيم مى كند، وضعيتش رامشخص مى كند، چگونگيِ ماهيت، حركت، كروى بودن
و نيز دوران آن را بيان مى نمايد. و اين همه مى نماياند كه اين تفسير از هر تفسير ديگرى از اين آيه، كه
براساس نظريه اى مخالف با نظريه كرويت زمين باشد، دقيق تر است.(75)

او كه در مقام تفسير قرآن به يافته هاى علمى تا آن اندازه بى اعتماد است كه كروى بودن زمين را فرضيه
مى نامد و او كه حتى در صورت هماهنگيِ ظاهر آيه با نظريه، (76) از تطبيق نهى مى كند، در تفسير اين آيه
نمى تواند از كنار اين هماهنگيِ بين آيه قرآن و علم بى تفاوت بگذرد و از انطباق اجتناب كند.

او در تفسير آيه:

واللّه خلق كل دابة من ماء(77)

نظريات علمى را تنها يك احتمال در تفسير اين آيه دانسته
و مى نويسد كه باتوجه به روش خود، مبنى بر موكول نكردن تفسير حقايق ثابت قرآنى به نظريه هاى علميِ
قابل تعديل و دگرگونى، بر اين اشاره چيزى نمى افزايد و به صرف اثبات حقيقت از سوى قرآن اكتفا مى
كند.(78)

نظريه هاى علمى يى كه سيد در تفسير آيه 24 تا 26 سوره عبس(79) مطرح مى كند بيش از يك احتمال هستند و اگرچه
تطبيق كامل نمى دهد، اما اين احتمالات را مى پسندد. (80) همو در تفسير آيه نهم و دهم سوره فصلت،(81) پس از
تكرار سخنانش درباره غيرقطعى بودن نظريه هاى علمى، بيانى دارد كه از دگرگونى در نگرش او حكايت مى
كند.

او مى نويسد كه قرآن را بر نظريه هاى علمى حمل نمى كند، بلكه درمى يابد كه هنگامى كه بين نص قرآنى
و نظريه علمى، نزديكى وجود دارد، چه بسا آن نظريه علمى صحيح باشد و در نتيجه، شايسته آن باشد كه
عبارت قرآن را بدون هيچ تكلّف و تحميلى، تفسير نمايد. و سرانجام چنين استنباط مى كند كه وقتى نظريه
اى به مدلول نص قرآن نزديك تر باشد، به صحت نزديك تر است.(82)

نهايت اين روند از بى اعتمادى به علم تا حقيقى دانستن يافته هاى آن را مى توان در مطالبى كه ذيل آيه 49
سوره الذاريات گفته، شاهد بود.

آن جا كه قرآن مى فرمايد:

ومن كل شى‏ء خلقنا زوجين(83)

او سخن خود را با
تذكر اين حقيقت آغاز مى كند كه قرآن اين اصل علمى را در چهارده قرن پيش به هنگامى تقرير نمود كه مسئله
عمومى بودن زوجيت در موجودات زنده، ناشناخته بود، چه رسد به اين كه آن را در همه چيز جارى بدانند. او
در ادامه، به استناد اين واقعيت تاريخى، نتيجه اى مى گيرد كه بسيار مهم است.

بدين سان اين نص ما را وامى دارد تا بپذيريم كه مباحث علميِ جديد، در راه رسيدن به حقيقت، قدم برمى
دارند. و گويا اين آيه مى خواهد بگويد كه ساختمان هستى به اتم بازمى گردد و اتم خود از دو عامل با بار
الكتريكى مثبت و منفى تشكيل شده است. بنابراين در پرتو اين نص عجيب مى توان دريافت كه مباحث علمى،
طريق صواب را مى پيمايند.(84)

اين سخنان او از تحوّلى عظيم در نگرش او به علم حكايت مى كنند و راهى بس طولانى را، كه از بى اعتمادى
به يافته هاى علمى، حتى حقايق آن، تا درست دانستن آنها، حتى نظريه هايش، پيموده است مى نماياند.

البته بايد توجه داشت كه حَكَم قرار دادن قرآن در تعيين اعتبار نظريه هاى علمى، درست نيست، به ويژه
آن كه خود او نيز تصريح مى كند كه قرآن محل بحث از حقايق تجربى نيست، پرداختن به آن را به عقل بشر
واگذارده تا با آزاديِ كامل در آن غور كند و هر نتيجه اى را كه آزمايش ها به آن دست يابند، بپذيرد.(85)

مطلب ديگرى كه در سخنان سيد درباره علم بايد به آن توجه شود، اين است كه او مطالب علمى را به دو دسته
تقسيم مى كند و هر دو دسته را غيرنهايى و غيرقطعى مى خواند و در مقابل، همه مطالب قرآنى را قطعى و
يقينى معرفى مى كند.

شك نيست كه قرآن از سوى خداوند نازل شده و همه آن چه تقرير كرده، حق است.اما اين
مقام قرآن است نه مقام تفسير. علاوه بر اين، تماميِ آيات قرآن در دلالت بر مدلول خود، در يك سطح از
ظهور قرار ندارند.

سوم آن كه اگرچه علم به تجربه و زمان و مكان محدود است، اما اين بدان معنا نيست كه
همه معارف علمى، غيريقينى باشند.

و چهارم اين كه سيد بر برخى معارف علميِ نام فرضيه مى نهند، حال آن
كه اين درست نيست. و گاه برخى مطالب را مسلم مى انگارد كه اين هم صحيح نيست. فرضيه ناميدن كرويّت زمين
از اين جمله است.

على رغم اين همه، درخور تأمل است كه از ميان پنج مفسر مورد مطالعه ما، سيد تنها فردى
است كه به صراحت، يافته هاى علمى را دسته بندى كرده، توصيف و ارزيابى مى كند، اگرچه استوارى اين دسته
بنديِ او مورد بحث باشد.

/ 249