بهره گيرى از يافته هاى علم تجربى در تفسير قرآن
آن چه گذشت، برداشت كليِ طنطاوى درباره علم و اهميت آن در اسلام بود. اكنون ببينيم اين مفسر، چه روشىرا در تفسير آياتى از قرآن كه به طبيعت و پديده هاى آن اشاره دارد، پيش مى گيرد.او در تفسير آيات اهتمام زيادى به ارائه شگفتى هاى طبيعت و دانستنى هاى علمى دارد و در اين راه حتى از
كشيدن جدول و نمايش عكس نيز دريغ نمى ورزد. همين امر، تفسير جواهر را از ديگر تفاسير متمايز مى سازد،
به گونه اى كه درباره آن همان سخنى گفته شده كه پيش از آن، درباره تفسير فخر رازى گفته شده بود كه
درآن همه چيز هست جز تفسير.(40)اما بايد گفت كه او به رغم همه شيفتگى يى كه به علم و همه علاقه اى كه به غور در مطالب آن دارد، هيچ گاه
پرداختن به اين امور و وسايط، او را از خدا غافل نمى كند وجا به جا در ضمن بحث علمى يا در پايان آن،
مخاطب خود را دعوت مى كند تا به خدا توجه كند.(41)پيش از آن كه نمونه هاى عينى از روش تفسيريِ او ارائه دهيم لازم است انگيزه و هدف او را از تفسير
مدنظر قرار دهيم تا روش تفسيرى او را بهتر درك كنيم.همان گونه كه پيش از اين آورديم، او علم را راه درمان بى بديل ذلت و حقارت مسلمانان و طريقه صحيح
شناخت خداوند مى داند و با ولعى وصف ناپذير مى كوشد تا تمام آن چه را مسلمانان به دانستن آن
نيازمندند، درحد توان و شناخت خود، ارائه دهد. او مى خواهد به تنهايى آن چه را كه مى بايست درطى چند
قرن به دست مى آمد، در مدت زمانى اندك ارائه دهد و راه پرفراز و نشيب رسيدن به علم را ميان بُر بزند.براى او تفسير آيات بهانه اى بيش نيست. از اين رو به مناسبت كلمه يا آيه اى كه درباره طبيعت آمده، به
بيان مطالب علمى درباره آن مى پردازد.به مناسبت آيه: الم تر أن اللّه انزل من السماء ماء فسلكه ينابيع فى الارض ...(42)صحبت از انواع گوناگون
آب مى كند.(43)و درپى آيه: انبتنا فيها من كل شىء موزون(44)از توازن در خلقت گياهان سخن مى راند.(45)و در
تفسير آيه: والى الجبال كيف نصبت(46)از كوه و انواع آن بحث مى كند.(47)در تفسير آيه: والارض مددناها
والقينا فيها رواسى وانبتنا فيها من كل زوج بهيج(48)به عجايب زمين و گياهان و انواع درخت ها و ميوه ها
اشاره مى كند.(49)و در تفسير سوره بقره به تفصيل و با ارائه جدول، به توضيح مسئله اختلاف شب و روز مى
پردازد.(50)طنطاوى در ارائه اطلاعات علمى، به مورد طرح شده در آيه بسنده نكرده، درپى طرح آنها وارد مباحث ديگر
مى گردد.در تفسير آيه: والشمس تجرى لمستقر لها(51)با طرح سرعت حركت اجسام به بحث از سرعت وسايل نقليه
مختلف، كه انسان از آنها در هوا، زمين و دريا استفاده مى كند، مى پردازد.(52)در تفسير آيه: وانزلنا من المعصرات ماءً ثجّاجا لنخرج به حباً ونباتاً وجناتاً الفافاً(53)انواع
درختان را بيان مى كند و سپس به تفصيل، از ساختمان گياهان، ريشه، ساقه، برگ و گل و نيز مطالب ديگرى
درباره آنها سخن مى گويد.(54)آن جاكه قرآن كريم رؤياى حضرت ابراهيم را باز مى گويد كه چگونه به آسمان و
ستارگان و ماه و خورشيد نظر افكند، بحثى مفصل درباره كواكب و انواع آن، همراه با عكس هايى از سيارات
مشترى و زحل و ستاره دنباله دار و نيز كل منظومه شمسى(55) ارائه مى دهد. طنطاوى در تفسير سوره عنكبوت به
مناسبت نام سوره و اشاره اى كه در آن به خانه عنكبوت شده است، درباره عنكبوت، خانه سازى، تار، نحوه
زندگى و فوايد اين حيوان مفصلاً سخن گفته، بحث را با اين پرسش به پايان مى برد كه آيا سزاوار است كه
مسلمان زندگى كند و بميرد در حالى كه نداند خداوند با نعمت عنكبوت بر او منّت نهاده است.(56)او به مناسبت كلمه رب در رب العالمين، به وجوه تربيت پرداخته، درباره پرورش، از پرورش دانه، گندم،
خرما، مرواريد دريا گرفته تا جنين، بچه شيرخوار و تربيت و آموزش در مدارس سخن مى گويد(57) و ضمن آيه ...والطير صافات ...(58) درباره پرواز پرندگان و شيوه تربيت جوجه هايشان توضيح مى دهد.(59)اگر در آيه اى به تفكر درباره خلقت خداوند دعوت شده باشد، آن را مستمسك مناسبى مى يابد تا به طرح
هرگونه بحث علمى بپردازد.در تفسير آيه: اولم يتفكروا فى انفسهم(60)بحث احضار روح را مطرح مى كند.(61)در
تفسير آيه: الذين يذكرون اللّه ... ويتفكرون فى خلق السموات والارض ...(62)براى نماياندن گوشه اى از
شگفتى هاى پايان ناپذير زمين، از نمك، تركيب و فوايد آن مى گويد.(63)و يا عبارت: ترزق من تشاء بغير
حساب(64)را بهانه ورود به مباحث علمى قرار مى دهد.(65)