جايگاه علم از ديدگاه اسلام - عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم - نسخه متنی

شادی نفیسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از نظر آنان قرآن در آيات متعددى مخاطبان خود را به تعقل و تدبر دعوت مى كند(14) و فهم بسيارى از آياتش
را نيز به اهل تفكر منحصر مى نمايد.(15) مفسران المنار، تقليد در دين را باطل دانسته،(16) آن رانكوهش مى
كنند(17) و به آياتى از قرآن اشاره مى كنند كه تقليد از آبا و اجداد و بزرگان را مذمت مى كند.(18)

از نظر
ايشان قرآن با تحريم تقليد و با تأكيد بسيارى كه بر وجوب علم مستقل و استدلالى در امر دين داشته است،
دين كسى را كه از روى تقليد بوده است نمى پذيرد و عذرش را قبول نمى كند. آنان در مهم دانستن عقل تا آن
جا پيش مى روند كه وانهادنش را به استناد آياتى چند،(19)سبب عذاب آخرت معرفى مى كنند.(20)

مفسران المنار بر اين باورند كه قرآن با ستايش از صاحبان عقل و بصيرت، كه در نبود وحى با هدايت
عقلشان عمل كرده اند، مقام و مرتبه عقل را بزرگ مى شمارد(21) و با توصيف مسلمانان به اهل نظر و تعقل
بودن، بر اين امر تأكيد مى كند.(22) علاوه بر اين، تصريح مى كنند كه قرآن با توضيح دادن علت تشريع
احكام(23) و با اقامه برهان بر بطلان شرك و دعوت به ايمان(24) تلاش عقل را براى درك دين محترم مى شمارد.

جايگاه علم از ديدگاه اسلام

مفسران المنار براى عقل و دستاورد آن، يعنى علم، جايگاهى بس بلند قائلند و به يافته هاى آن مستقل از
وحى ارج مى نهند؛ چراكه اين علوم را از امورى مى دانند كه دست يابى به آن بر معارف وحيانى از سوى
پروردگار متوقف نيست و خداوند رسيدن به آن را در توان بشر قرار داده(25) كه بايد با بحث بدان دست
يابند.(26)

از اين رو، در مباحث علمى، نيازى به نقل نيست.(27) علاوه بر اين، آنان برخلاف برخى كه معتقدند
محدوده مجاز علم تا بدان حد است كه قرآن از آن سخن به ميان آورده چنين اعتقادى نيز به محدود كنندگيِ
وحى ندارند.(28)

رشيد رضا و استادش، محمد عبده در تفسير آياتى از قرآن كه از طبيعت و هستى سخن مى گويند، بارها به اين
حقيقت اشاره مى كنند كه اينها حقايقى از علوم هستند كه براى بشرِ زمان نزول قرآن و حتى تا قرن ها بعد
ناشناخته بوده است. از اين رو مسلمانان در تفسير اين آيات از ظواهر الفاظ عدول كرده، به تأويل آنها
دست يازيده اند؛ اما مرور ايام و پيشرفت علوم، نقاب از چهره اين حقايق برداشت.(29)

و نتيجه مى گيرند كه
هيچ چيزى كه در واقع وجود و درستى اش ثابت شود، با نص كتاب خداوند و روايات صحيحى كه از پيامبر اكرم
به ما رسيده، تناقض ندارد، بلكه موافق آن است. (30) اين وجهى ديگر از وجوه اعجاز و الهى بودن قرآن كريم
است.(31)

از نظر آنها خداوند را دو كتاب است:

يكى كتابى كه خلق شده و آن، جهان هستى است. و ديگرى كتابى كه
فرستاده شده و آن، قرآن است كه ما را به راه هاى شناخت آن كتاب ديگر هستى به واسطه عقلى كه به ما داده
است، رهنمون مى گردد.(32)

مفسران المنار توضيح مى دهند كه در قرآن به مواردى از علوم مختلف اشاره شده است و از اين ميان، آن چه
به علوم طبيعى و علم تاريخ ارتباط دارد، بيش ترين موارد را تشكيل مى دهد.(33) قرآن در اين آيات، بشر و
به ويژه مسلمانان را به تفكر و تعمق درباره اين علوم دعوت و ترغيب مى كند(34) و حتى ازاين بالاتر، در
آيه شريفه قل سيروا فى الارض(35) به عموم لفظش به سير و سياحت امر مى كند؛(36) اما مسلمانان در عمل به
اين دستور صريح خداوند كوتاهى كرده، به مانند كسانى عمل نمودند كه با اكتفا به ظاهر و جلد يك كتاب،
خود را از محتواى آن بى نياز تصور كردند.(37) آنها در بزرگ شمردن علم از اين هم فراتر مى روند و دست يابى
به فهم عميق تر آيات را به آگاهى از آن منوط مى سازند.(38)

اكنون اندكى گسترده تر به بررسيِ روش مفسران المنار در تفسير آياتى از قرآن، كه به هستى و طبيعت
اشاره دارد، مى پردازيم.

اين آيات را مى توان از جهت سازگارى با يافته هاى علم، به دو دسته تقسيم كرد:

مواردى كه همسو و سازگار هستند. و مواردى كه به ظاهر متناقض مى نمايند. ما در هر بخش به بررسيِ نمونه
ها و روش تفسيريِ مفسران مى پردازيم.

/ 249