باز كرد، چهره اى تازه به مباحث دينى بخشيد و جنبشى درخور توجه بين انديشمندان اسلامى به وجود آورد.كوشش هاى نظام يافته و همه جانبه آنها در قالب مؤسسات مختلف آموزشى، بهداشتى، فرهنگى و خيريه(56) نيز
الهام بخش مسلمانان در تأسيس اين گونه مراكز، اما براى تبليغ اسلام شد. تأسيس مدرسه المنار الگو
گرفته از اين گونه فعاليت هاى علميِ مبشران تلقى مى شود.(57)فعاليت هاى مشابهى نيز از سوى علما در
عتبات صورت گرفت.(58) آيت اللّه بروجردى نيز براى خنثى كردن تبليغات مسموم و ترويج اسلام ناب به تربيت
افراد و اعزام آنان به كشورهاى مختلف آفريقا، آسيا و اروپا به منظور تبليغ دست زدند.(59)در تبيين علل تأسيس دارالتبليغ اسلامى به دست عده اى از روحانيان كه در ادامه كلاس هاى خود، دچار
فراز و نشيب هايى شد، صريحاً به فعاليت هاى تبليغاتيِ مسيحيان اشاره شده است:امروز ديگران جرأت را به جايى رسانده اند كه در تهران، يعنى قلب مملكت شيعه، مشغول تبليغ شده اند و
به نام صداى انجيل نشرياتى منتشر مى كنند؛ حتى مى گويند:فرستنده هم در اختيار دارند. جايى كه مسيحى
ها از آن طرف عالم مى آيند و به خود اجازه مى دهند كه با تشكيلات منظم و پول هاى فراوان در قلب مملكت
اسلامى مشغول تبليغات شوند، آيا وقت آن نرسيده است كه ما مسلمان ها بيدار شويم و متوجه گرديم، حداقل
وسيله داشته باشيم كه آن تبليغات گمراه كننده را خنثى كنيم و اجازه ندهيم كه ديگران در اين مملكت
اسلامى تبليغاتى به نفع اديان منسوخه و باطله خود بكنند و نشرياتى منتشر سازند، اما ما مسلمان ها
نشريه به اندازه كافى نداشته باشيم، مبلغين به اندازه لزوم نداشته باشيم، تأسيسات منظم و محكم
نداشته باشيم، كتابخانه و چاپخانه نداشته باشيم؟(60)
مستشرقان و مبشران در ايران
شايد بتوان گزاويه را با نوشتن كتاب آيينه حق نما در اثبات حقانيت دين مسيح، از شمار اولين مبشران درايران دانست. گبرائيل افرنجى فرد ديگرى از اين گروه است. نويسندگان مسلمان هم به مقابله با آنها
پرداختند. احمد علوى دهلوى، ظهيرالدين تفرشى با نوشتن كتاب نصرة الحق و على قلى جديد الاسلام، تنى
چند از اين افراد هستند. مناظره هاى متعددى نيز بين علما و اين افراد صورت گرفته كه از متن آنها
مكتوبى در دست نيست.(61)هانرى مارتين نامدارترين و فعال ترين مبشر صاحب تأثير در ايران بود. او كشيشى
كوشا و پرجوش و تلاش بود كه به محض قدم نهادن به ايران، در شيراز با افراد گوناگون ايرانى، از روحانى
و غير روحانى، به جدل پرداخت. بحث هاى او همچون تمام مبشران و مستشرقان درباره نبى معظم اسلام و
افكار و معجزات حضرتش بود.(62) واكنش انديشمندان مسلمان در برابر سخنان او، با چاپ كتاب، سال ها بعد و
حتى تا يك سده ادامه داشت.(63)با وجود اين نمونه ها، فعاليت هاى گروه هاى مبلغ مسيحى در ايران بيش تر متوجه تغيير مسلك آسورى ها و
ارمنى ها در چارچوب مسيحيت بود و اين فعاليت را سودمندتر از جذب پيروان جديد از ميان مسلمانان تشخيص
دادند.(64)تأثير گسترده اى را كه مقابله بامبشران و مستشرقان در دنياى عرب، در تحول مباحث دينى و طرح مباحث
جديد در تفسير داشته، هيچ گاه در ايران شاهد نيستيم. نظريات آنان به طور عمده از طريق مكتوبات
نويسندگان عرب مسلمان به حوزه تفكر اسلامى در ايران راه باز كرد.روشنفكران غربزده و تحصيل كرده هاى
فرنگ رفته و نويسندگانى همچون كسروى، نقش و تأثيرى كمابيش مشابه مستشرقان در ايران داشته اند. در
دهه دوم اين قرن سال هاى 1320 كسروى گرى در صدر جريانات مهمى بود كه انديشمندان مسلمان با آن روبه رو
بودند. اين جريان با ترور او به دست فدائيان اسلام ضربه شديدى خورد.(65)بخشى از آن چه اين گروه ها مشخصاً در ايران به آن مى پرداختند موضوعات عامى بود كه متوجه تمام
مسلمانان مى شد و ما پيش از اين آنها را برشمرديم و در مواردى از تأليفات نويسندگان مسلمان ايرانى هم
نام برديم. بخش ديگرى از آن نيز در جهت ترويج قوميت پرستيِ ايرانى، تبليغ تمدن هاى ايران باستان، طرح
تغيير خط به لاتين و پيراستن افراطيِ زبان فارسى از كلمات عربى و تغيير تاريخ هجرى به شاهنشاهى بود.