علمى و تاريخى، شيوه ويژه اى براى بيان مطالبش و تفسير جهان ندارد؟حقيقت كدام است و آيا ما را به آن
راهى هست؟به اين منظور، به دنياى تفسير ورد مى شويم و مى كوشيم تا دريابيم كه هريك از پنج مفسر مورد نظر ما، در
تفسيراين پديده ها و داستان ها چه شيوه اى را درپيش گرفته و چه اصول عقلى يى را مبنا قرار داده اند.
جن و ملائكه در بيان مفسران المنار
المنار تفسيرى است كه به قلم محمد رشيد رضا به رشته تحرير درآمده است. تا نيمه آن، درواقع، درستفسيريِ عبده است كه به قلم و با توضيحات رشيد رضا نوشته شده وادامه تفسير، به همان سبك ومبناى استاد
است.رشيد رضا اگرچه شاگرد و در عين حال، مريد عبده و سال ها همراه او بوده است، اما طبيعتاً فردى
مستقل، با نظرياتى متفاوت است. دوگانگيِ نظريات در المنار و تفكيك ناپذيريِ آنها در برخى موارد، در
كنار ناتمام بودن اين تفسير، دست يابى به شناختى كامل و دقيق از اعتقادات و باورهاى مفسران آن را
مشكل ساخته است.در بحث از جن و ملائكه، كه در اصل، آيات مربوط به آنها اندك است، فقدان تفسير براى نزديك به نيمى از
قرآن، اهميتى بسيار دارد؛ به ويژه آن كه دو سوره احقاف و جن، كه با تفصيل بيش ترى به بحث از جن مى
پردازند، در بخش دوم قرآن قرار گرفته اند. با وجود اين كمبودها و دشوارى ها، كوشيده ايم تا به شناختى
هرچه دقيق تر از ديدگاه هاى مفسران اين تفسير دست يابيم.خداوند در آيه سوم سوره بقره، كسانى را كه با قرآن هدايت مى يابند، متقين دانسته و در وصف آنان آورده
است: (الذين يؤمنون بالغيب)(1)و عبده آن را باور داشتن به خداوند، ملائكه و جهان آخرت تفسير كرده
است.(2) او در تفسير آيه 177 سوره بقره(3) پايه هاى ايمان را ايمان به خدا، روز جزا، ملائكه و كتاب هاى
پيامبران دانسته و افزوده است كه ايمان به ملائكه مبناى ايمان به وحى است؛ زيرا آن چه موضوع دين قرار
مى گيرد، از طريق ملائكه وحى بر انبيا نازل مى شود و از طريق آنها است كه كتاب به پيامبران داده مى
شود. انكار ملائكه، انكار وحى، نبوت و ارواح، و در نتيجه، انكار جهان آخرت است.(4)همو در تفسير آيه 285
سوره بقره(5) به لزوم ايمان به ملائكه اشاره مى كند. و در تفسير آيه 36 سوره نساء(6) ايمان به ملائكه را
يكى از اركان پنج گانه ايمان، در كنار ايمان به خداوند به شمار مى آورد.(7)عبده ملائكه را مخلوقاتى ازعالم غيب دانسته، از بحث درباره حقيقت آنها پرهيز مى كند.(8) پرس و جو از
ذات و صفات آنها و چگونگيِ اعمالشان را امرى مى داند كه خداوند، در دينش به آن رخصت نداده است.(9)تفسير داستان خلقت و گفتگوى ملائكه با خداوند در اين باره، مشتمل بر مفصل ترين بحث درباره اين موضوع
است. از نظر او تنها وحى(10) و نص قطعى از معصوم است(11) كه مى تواند مستند ما براى سخن گفتن از اين
مخلوقات باشد. ما در بحث از آنها به همان مقدارى كه خداوند ما را از آنها آگاه ساخته، بسنده مى كنيم و
بر آن چيزى نمى افزاييم.(12)
مشخصات و ويژگى هاى جن و ملائكه
عبده در بحث از ملائكه به اعمال و وظايف آنها، كه در قرآن آمده است، اشاره مى كند و مى گويد:ملائكهگروه هاى مختلفى هستندكه هر يك از اين گروه ها، وظايف مشخصى را برعهده دارند. همان گونه كه در حديث
آمده است برخى همواره در سجودند و عده اى در ركوع.(13)نكته مهم اين كه او به استناد آيات قرآن معتقد
است كه ابليس در زمره ملائكه و در عين حال از جنيان است. و نتيجه مى گيرد كه جن نام دسته اى از فرشتگان
است. از نظر او دليلى بر اين مطلب نداريم كه بين اين دو گروه، تفاوتى ذاتى و جوهرى وجود داشته باشد.تفاوت آنها تفاوت بين گروه هاى يك نوع، در مشخصات و وظايف است.(14) يك گروه، خير را به ما الهام مى بخشد
و ديگرى به شر وسوسه مى كند.(15)عبده دست يابى به شناخت جوهر ملائكه را امرى صعب الوصول مى داند كه تنها عده اندكى به آن موفق گرديده
اند. از نظر او به همين دليل هم هست كه دين، باتوجه به اين كه براى تماميِ مردمان تشريع شده، تنها به
ايمان به غيب امر كرده است؛ زيرا در غير اين صورت، تكليف به مالايطاق بود.نزد او راه صواب نيز اكتفا
به همين مقدار و نپرداختن به بحث از حقيقت اين موجودات است.(16) نهايت آن چه او در اين باره مى گويد اين
است كه ملائكه و شياطين موجوداتى روحانى،متعلق به عالمى غير از عالم جسم هستند.