شهر سبا، آمده است.(88)علامه علاوه بر اين خصوصيات كه براى جن از قرآن استخراج مى كند، اين مطلب را هم
مى افزايد:از كلام خداى تعالى استفاده مى شود كه ابليس از طائفه جن بوده ... چون در قرآن مى خوانيم: كان من الجن
ففسق عن امر ربهاو از جن بوده و در آخر از امر پروردگارش سرپيچى كرد.(89)اين خصوصيات را كه علامه به استناد آيات قرآن براى جن ذكر كرده، يعنى اتصاف آنها به ايمان و كفر و
صلاح و فساد، مخاطب قرار گرفتن آنها در قرآن، به نتيجه اعمالشان رسيدن و اراده داشتن آنها، همه و همه
به يك چيز باز مى گردد و آن مكلف بودن آنها است. اما در مورد توانايى هاى ويژه آنان، علامه در داستان
حضرت سليمان اشاره مى كند كه جنيانى كه مسخّر حضرت سليمان بودند، تنها طايفه اى از اين نوع بودند.(90)همان گونه كه در مورد انسان ها و چرندگان نيز همين نظر را دارد. پس خصوصيتى كه به دسته اى از آنها تعلق
ندارد، ممكن است در مورد همه آنها صادق نباشد. علاوه بر آن كه در خصوص اين توانايى هاى ويژه، علامه به
اجراى حركات سريع و اعمال شاق اشاره كرده، انجام آنها را خارج از تواناييِ نوع بشر معرفى مى كند.(91)اما بايد گفت كه در آن داستان، خداوند در كنار عفريت من الجن به انسانى اشاره مى كند كه عنده علم
الكتاب. و اگر آن جن مى تواند خواسته حضرت سليمان را در مدت زمان برخاستن تحقق بخشد، آن انسان، همان
كار را در مدت زمانى كم تر، در طرفة العينى انجام مى دهد.كارهايى را هم كه در آن داستان به جنيان نسبت
داده شده، مانند ساختن پرستشگاه ها، پيكره ها، جام ها و ديگ ها كارهايى نيستند كه در نوع خود از عهده
بشر خارج باشند و به كار بردن كلمه عذاب هم در آيه(92) دليل بر اين مطلب نيست.علامه در توصيف جنيان، تنها به آيات قرآن استناد مى كند، اما در بحث از جن، روايتى را نيز مى آورد.رواياتى كه علامه در اين زمينه نقل مى كند بيش تر درباره واقعه اى است كه سوره احقاف و سوره جن آن را
حكايت كرده اند و آن، شنيدن قرآن توسط گروهى از جنيان است. علامه اين روايات را نقل مى كند و به رغم آن
كه اين روايات، مطالبى افزون بر نقل قرآن از اين واقعه دارند، بر آنها روايات صحه گذاشته، مى گويد:اين مطلب كه جنيان بيعت كردند كه نماز و روزه و ساير واجبات را به جاى آورند، مطلبى است كه خداى
تعالى آن را تصديق فرموده، آن جا كه در اوائل همين سوره سوره جن سخن آنان را حكايت كرده كه مى گفتند:آمنا به و نيز گفتند:وانا لما سمعنا الهدى آمنا به.(93)واما اين كه عبادات جنيان و مخصوصاً زكات و
جهادشان به چه نحو است، براى ما مجهول است وعذرخواهيِ اول آنان نيز خيلى براى ما روشن نيست.(94)
ماهيت جن
ما موردى را نيافتيم كه علامه در آن جا به بحث از ماهيت جن بپردازد و با اقامه برهان، به نتيجه اى دراين خصوص تصريح كند. اما از سخنان ايشان در بحث از رجم شياطين توسط شهاب ها، مى توان به طور ضمنى
دريافت كه از نظر ايشان شياطين غيرمادى هستند.ايشان در تفسير اين واقعه مى گويد:... مراد از آسمانى كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمى ملكوتى است كه افقى عالى تر از افق عالم ملك و
محسوس دارد ... و مراد از نزديك شدن شيطان ها به آسمان و استراق سمع كردن و به دنبالش هدف شهاب ها قرار
گرفتن، اين است كه شيطان ها خواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند و از اسرار خلقت و حوادث آينده
سردرآورند، وملائكه هم ايشان را با نورى از ملكوت، كه شيطان ها تاب تحمل آن را ندارند، دور مى سازند
....(95)بنابراين همه اين حوادث را به عالمى غير ازعالم ماده مرتبط مى داند و شياطين را از موجودات آن عالم
به حساب مى آورد. در قسمت بعدى هم كه به نقد نظريات مختلف درباره ملائكه و جن، از ديدگاه علامه مى
پردازيم، همين معنا را مى توانيم از سخنان ايشان دريابيم.