توانايى ها
قرآن در برخى آيات، به بعضى از توانايى هاى جنيان اشاره مى كند.آيا اين توانايى ها بر نيرويى برتر ازانسان ها براى جنيان دلالت دارد؟پناه بردن انسان ها به جنيان و يارى خواستن از آنها يكى از اين
موارد است.در آيه 6 سوره جن آمده است:و نيز مردانى بودند از آدميان كه به مردانى از جن پناه مى بردند
و بر طغيانشان مى افزودند.(39). مفسران نمونه، اين آيه را اشاره به خرافه اى دانسته اند كه در عصر
جاهليت، اعراب بدان باور داشتند و آن گاه كه قافله ها در شبانگاه به دره اى وارد مى شدند به بزرگ
جنيان آن وادى از شر سفيهان قومش پناه مى بردند و بر اين باور بودند كه با اين عمل، در امان و حفظ رئيس
جنيان قرار مى گيرند.(40)اما در جاى ديگر، اين آيه را نه بيانگر خرافه اى مرسوم، بلكه بازگو كننده
واقعيتى موجود مى دانند:آنها با بعضى انسان ها ارتباط برقرار مى كردند و با آگاهيِ محدودى كه نسبت به بعضى از اسرار نهانى
داشتند به اغواى انسان ها مى پرداختند.(41)بنابر تفسير اول، پناه بردن به جنيان، خرافه اى بيش نبوده است؛ اما تفسير دوم حاكى از وجود ارتباط
بين انسان ها و جنيان است.قدرت زياد، توانمنديِ ديگرى است كه در داستان حضرت سليمان در انتقال تخت ملكه سبا، به يكى از جنيان
نسبت داده شده است. مفسران نمونه از اين آيه نه بر قدرت خارق العاده نوع جن،بلكه برتوان غيرعاديِ
برخى از افراد آنها استدلال مى كنند. همان گونه كه انسان ها نيزدر اين جهت متفاوتند.(42)در اين داستان
سراسر اعجاب و شگفتى، جنيان نيز از جمله خدمتگزاران مُلك سليمان للَّه درساختن برخى وسايل و
ساختمان ها به شمار آمده اند. مفسران نمونه به استناد اين آيات، آنها را قادر بر انجام بعضى كارهاى
مورد نياز انسان دانسته اند و در نوع وسايلى كه به دست ايشان ساخته مى شده،(43) امرى غيرعادى عنوان
نكرده اند.نفوذ در آسمان ها و خبرگيرى از ملأ اعلى تواناييِ غيرعاديِ جنيان است كه قرآن به آن تصريح فرموده
است،(44) اگرچه در تفسير چگونگيِ آن سخن بسيار است و پيش از اين در بحث از شهاب ها بدان اشاره كرديم.شايد آن چه بيش از هرچيز، سيماى جنيان را خارق العاده نموده است، تعلق داشتن ابليس به آنان است.خداوند در آيه 50 سوره كهف، او را از طايفه جن معرفى كرده است؛ اما عده اى از مفسران، كلمه جن را در اين
جا بر معناى لغوى اش يعنى پوشيده از چشم، حمل كرده اند و به استناد خطبه اى از نهج البلاغه، ابليس را
ملكى از ملائكه دانسته اند. مفسران نمونه در رد اين ادعا قبل از هرچيز، مبدأ آفرينش را مورد توجه
قرار داده اند؛ چراكه به تصريح قرآن جن از آتش آفريده شده است و ابليس نيز در داستان آفرينش آدم، بر
خلقتش از آتش تفاخر مى ورزد.دوم هم آن كه آيه 50 سوره كهف، ابليس را داراى ذريه معرفى مى كند، حال آن
كه قطعاً ملائكه از تذكير و تأنيث وتوالد و تناسل به دورند. ايشان در كنار اين دو دليل قرآنى، از
احاديث نيز بر اين امر شاهد مى آورند.(45)به منظور بحث از توانمندى هاى جنيان شايسته است كه نظر قرآن را درباره توانايى هاى ويژه ابليس جويا
شويم و دريابيم كه آيا قرآن قدرت او را فراتر از اغواگرى معرفى مى كند؟اين اغواگرى چگونه است و آيا
فراتر از وسوسه هاى انسانى است؟و بر فرض اين كه ابليس را قدرتى ممتاز باشد، آيا اين امر دلالت بر
عموميت اين قدرت در بين تمام جنيان دارد يا اين كه مى توان تصور كرد كه تفاوت هاى آنان؛ همانند تفاوت
هاى ميان انسان ها يا حيوانات، بسيار گسترده باشد؟اما پژوهش در اين باره نيازمند مجالى گسترده و
بحثى مستقل است كه پرداختن به آن، براى اين مقاله ميسر نيست.از ميان توانايى ها و ويژگى هاى جنيان شايد گزافه نباشد كه بگوييم كه ناپيدا بودن بارزترين ويژگيِ
اين طايفه از موجودات است كه به واسطه آن، جن ناميده شده اند.(46) قرآن كريم درآيه 27 سوره اعراف،
انسان را به اين ويژگيِ ابليس و همكارانش توجه مى دهد كه آنها شما را مى بينند در حالى كه شما آنها را
نمى بينيد.