تأثير تلاش ها براى مقابله با انحرافات القاييِ مستشرقان و مبشران بر حوزه مباحث دينى - عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم - نسخه متنی

شادی نفیسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تأثير تلاش ها براى مقابله با انحرافات القاييِ مستشرقان و مبشران بر حوزه مباحث دينى

نگرش كلى به تاريخچه، اهداف و جايگاه

جواب گويى به القائات مبشران و مستشرقان در طرح مباحث جديد، در تغيير و ايجاد نگرش هاى نو نقشى درخور
توجه داشته است. تاريخچه اعزام هيئت هاى تبليغى مبشران به قرن 16 - 15 ميلادى باز مى گردد. پرتغالى ها و
اسپانيايى ها كه نخستين گام هاى جهان غرب را در استعمار مشرق زمين برداشتند، هيئت هاى تبليغى را به
همراه سپاهيان خود اعزام مى كردند تا با بهره گيرى از راه هاى معنوى و سوء استفاده از پوشش مذهبى،
دست يابى به خواست هاى استعمارى را تسهيل نمايند.(181)

سخنان ناپلئون ماهيت اين گروه را به خوبى مى
نماياند:

هيئت هاى مذهبى مى توانند براى من در آسيا و آفريقا و آمريكا سودمند افتند؛ زيرا من آنان را وادار
خواهم كرد كه از همه سرزمين هايى كه ديدن مى كنند آگاهى هايى به دست آورند. حرمت لباسشان نه تنها از
آنان نگاهدارى مى كند (بل) كه جاسوسى هاى آنان را در زمينه سياست و بازرگانى نيز پنهان مى سازد.(182)

اين پندارى باطل است كه تصور كنيم مبشران شرق مى آيند تا دين مسيح را رواج دهند. لحظه اى تعمق در
كيفيت اعتقاد دينيِ غرب و عدم پايبنديِ عملى به باورهاى مذهبى، به روشنى بطلان اين پندار را آشكار
مى سازد.(183)

حتى جلوه مذهبى بخشيدن به توسعه طلبى هاى استعمارى، و آن را استمرار جنگ هاى صليبى معرفى
كردن، بيش از آن كه واقعيت خارجى داشته باشد،(184) سرپوشى است بر اهداف سلطه جويانه و توجيه افكار
عموميِ داخلى و خارجى.

تلاش مبشران براى مسيحى نمودن مردم مشرق زمين به منظور شكستن اركان مقاومت و رفع موانع پذيرش سلطه
غرب انجام مى گرفت. اعتقاد به دين واحد از بيگانه انگاشتن نيروهاى خارجى استعمارگر در ميان شهروندان
تازه مسلمان شده اين كشورها مى كاست و با ايجاد پيوند دينى بين آنها، آنان را پذيراى حكومت بيگانگان
مسيحى مى ساخت. ليكن به اعتراف خود مبشران اقدامات آنان در مسيحى نمودن مسلمانان بسيار كم نتيجه بود.

لذا فعاليت هاى خود را بر متزلزل ساختن عقايد مسلمانان متمركز نمودند(185) تا در بنيادى ترين پايه
مقاومت آنها(186) خلل وارد آورند. در اين جا است كه مستشرقان در خدمت به استعمار به كمك مبشران شتافتند.

اولين بارقه ها و زمينه هاى ظهور شرق شناسى به زمان ناپلئون بازمى گردد. هنگامى كه او مصر را فتح كرد
(1213/1798) گروهى از دانشمندان را نيز با خود به همراه آورده بود تا با بررسيِ اسلام به راز پيروزى هاى
جهان گستر آن دين مبين، كه در مدتى كوتاه صورت گرفته بود، دست يابند.(187)

چاره جوييِ دولت هاى غربى براى تجزيه امپراتوريِ عثمانى و تفوق بر سرزمين هاى اسلامى، همراه با
گسترش مستعمرات و بروز مشكلات عديده در تسلط كامل بر آنها و اداره بى دردسر آنها، كه ناآگاهى از آداب
و رسوم و معتقدات دينى و فرهنگى، آن را تشديد مى كرد،(188) موجب شد تا غرب با شيوه اى نظام يافته به
مسائل مربوط به اين فرهنگ ها بپردازد.(189)

مستشرقان با بهره گيريِ كامل از روش هاى نقد علمى و مباحث جديد علوم انسانى و با بزرگ جلوه دادن
كاستى هاى جامعه مسلمانان از جنبه هاى مختلف، به اسلام حمله كردند و با طرح اشكالات جدى و اساسى،
انديشمندان اسلامى را به چالش فراخواندند. موجه جلوه داده شدن آنها درمجامع علمى و مراكز دانشگاهيِ
كشورهاى مختلف(190) به ويژه كشورهاى اسلامى به آنان اين امكان را مى داد تا به ترويج و تبليغ نظريات
خود درباره اسلام نيز بپردازند.

نشر كتاب و مجله هاى متعدد و تدوين دائرة المعارف هاى اسلامى،
نظريات آنان را در سراسر جهان پراكنده مى كرد. اقداماتى كه در تحقيق و چاپ منابع قديميِ اسلامى و
تدوين فرهنگ هاى لغت عربى به طور عام و معجم هاى لغت، در حديث و قرآن به طور خاص، انجام دادند(191) بر
اعتبار ظاهرى آنها افزود.

جانبداريِ برخى روشنفكران از عقايد آنان و همنوايى با آنها نيز اين روند
را تشديد كرد و موجب شد تا عقايد آنان در جهان اسلام به ويژه كشورهاى عربى بازتابى بسيار گسترده و
اهميتى ويژه بيابد.

/ 249