عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم - نسخه متنی

شادی نفیسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تأسيس مدرسه دارالعلوم ويوبند، كه امروز نيز يك مركز فرهنگ اسلامى بزرگ در هند به شمار مى آيد،
اقدامى ديگر از اين دست است.(9) جنبش ندوة العلما به رهبريِ مولانا محمدعلى مونگيرى و علامه شبلى
نعمانى نيز در اين راه قدم هايى برداشت.(10) در مصر هم، عبده و پس از او ديگران براى بهبود نظام آموزشى،
بسيار كوشيدند.(11)

در برابر اين عده، مستشرقان و برخى تحصيل كرده هاى فرنگ رفته يا غربزده، ادعاى ناسازگارى ذاتيِ
اسلام با علم را دليل واقعيِ بى رغبتيِ مسلمانان به علم بيان مى كردند. اين سخنان واكنش گسترده اى را
در جامعه مسلمانان درپى داشت. آنها علاوه بر آن كه در مباحثى كلى به اثبات هماهنگيِ اسلام با عقل و
علم پرداختند، به تطبيق شاخه هاى مشخص علوم و يافته هاى آن با احكام اسلام و موضوعات قرآنى
نيزمبادرت ورزيدند. مبارزه با اوهام، بدعت ها و خرافات، روى ديگر اين تلاش است كه متفكران نوانديش
اين دوره، به آن شناخته مى شوند. سيد جمال، عبده، رشيد رضا، كواكبى در اين راه پيشتاز بوده اند.(12)

مقالات عروة الوثقى از اولين نوشته ها بود كه به پاسخ گويى به اشكال هاى غربى ها به اسلام پرداخت.(13)

سر سيد احمدخان، شخصيتى ديگر است كه به تفسير قرآن، مطابق با علم مى پردازد.(14) او معتقد است:

هر اعتقادى كه با علم مخالفت كند نمى تواند خود را پابرجا نگاه دارد. به اطراف خود بنگريد و ببينيد
اين نوع عقايد در اديان چگونه به خاكستر تبديل مى شود؛ همان گونه كه برق و براق، علف هاى هرزه و ضعيف
را مى خشكاند. در باغ هميشه سرسبز اسلام، آن علف هاى هرزه اى كه در طول قرون به سبب غفلت مسلمانان
روييده، به همين صورت از ميان مى رود. هر فردى كه دوستدار اين باغ هميشه بهار است بايد اين علف هاى
هرزه را ريشه كن كند گرچه به باغ نيز لطمه بخورد.(15)

و مى گويد:

از ترقيِ علوم لازم است بر ما كه مراجعه كنيم به امورى كه قبلاً از قرآن فهميده بوديم يا چيزهايى كه
به آن منسوب مى داشتيم ...(16)

محور مقالات و سخنرانى هاى مهندس بازرگان، كه غالباً تكميل شده و به صورت كتاب درآمده است، نيز
اثبات حقانيت اسلام از راه علوم تجربى و رياضيات و مطابقت و هماهنگيِ احكام اسلام با دانش هاى جديد
است.(17)

استاد شهيد مرتضى مطهرى نيز در مواضع متعددى كوشيده است تا هماهنگيِ اسلام با يافته هاى علمى را
بنماياند و چهره آن را از خرافه ها و بدعت ها بزدايد. مرحوم طالقانى، استاد محمدتقى شريعتى، دكتر
شريعتى، شهيد هاشمى نژاد، ناصر مكارم شيرازى، حسين نورى و بسيارى از افراد ديگر نيز به شكل هاى
مختلف در اين باره نوشته هايى دارند.(18)

حقائق العلم والآيات الدالة عليها من كتاب اثرالقرآن من تحريرالعقل البشرى از عبدالعزيز جاويش،
كشف الاسرار النورانية القرآنية فيما يتعلق بالأجرام السماوية والأرضية از محمد بن احمد
اسكندرانى، اعجاز القرآن فى علم طبقات الارض از محمد محمود ابراهيم، الفلك والقرآن از محمد توفيق
صدقى، القرآن والطب الحديث از عبدالعزيز اسماعيل، معجزة القرآن فى وصف الكائنات از حنفى احمد،
الاسلام فى عصرالعلم از محمد احمد العمرلوى، من الآيات الكونيةو العوالم الأخرى از محمد الفندى، من
الآيات العلمية واللّه والعلم الحديث و القرآن والعلم الحديث از عبدالرزاق نوفل، القرآن والعلم از
احمد سليمان، من اشارات العلوم فى القرآن از عبدالعزيز سيد الاهل، والقرآن واعجازه العلمى از محمد
اسماعيل ابراهيم، تنها شمارى اندك از تأليفات بسيار در اين باره است كه مؤلف اتجاهات التجديد فى
تفسيرالقرآن فى مصر از آنها نام مى برد.(19)

مهم ترين دستاورد اين حركت، پيدايش سبكى جديد در تفسير، به
نام تفسير علمى بود.(20)

مطرح كردن مسئله ناسازگاريِ اسلام با علم به مطرح شدن بحث ها و نقادى ها درباره تضاد علم و دين و
مورد بررسى قرار گرفتن ديدگاه هاى كلاميِ مسيحيان در اين مورد انجاميد.(21) تفكيك دو حوزه علم و دين،
از جمله رويكردهايى بود كه متكلمان مسيحى در اين مقام، پيش گرفته بودند.

با اين نگرش به طور بنيادين
اصطكاك و برخورد بين اين دو بخش، از باب سالبه به انتفاء موضوع، مرتفع مى گرديد و بر مبناى آن، دين
تنها مقوله اى تلقى مى شد كه موضوع ايمان قرار مى گرفت و هدف آن تنها هدايت و ارشاد بود.

/ 249