خطبه 183-خطاب به برج بن مسهر - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید جعفر شهیدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اى پير سالخورده كه پيرى در تو راه يافته، چگونه اى آنگاه كه طوقهاى ازآتش تافته، گرد گردنت افتد، و غلهايى كه گردن و دستها را به هم فرو برد، چنانكه گوشت بازوها را بخورد؟ پس خدا را، خدا را، اى گروه بندگان! حال كه سالم و تندرستيد نه بيمار، و در گشايش هستيد نه به تنگى دچار، در گشودن گردنهاى خود بكوشيد، پيش از آنكه آنچه در گرو است بگيرند- و از شما توبه نپذيرند-، چشمهاى خود را به شب بيدار داريد! و شكمهاى خويش را- با اندك خوردن- به لاغرى درآريد. قدمهاى خود را به كار افكنيد، و مالهاى خويش را- در راه خدا- هزينه كنيد. از تن هاتان بگيريد و به جانهاتان ببخشيد، و در بخشيدن از اين بدان بخل مورزيد، كه خداى سبحان گفته است: اگر خدا را يارى كنيد، شما را يارى مى كند، و گامهاى شما را استوار مى دارد. و گفته است: كيست كه به خدا وام دهد وامى نيكو، پس آن را براى وى دو چندان سازد و براى او مزدى بزرگ باشد. خدا از روى خوارى از شما يارى نمى خواهد، و از تنگدستى وام از شما نمى گيرد. از شما يارى خواسته حالى كه سپاهيان آسمانها و زمين در فرمان اوست، و نيرومند و حكيم است، و از شما وام مى گيرد و گنجينه هاى آسمانها و زمين از آن اوست

، و بى نياز و حميد است. او خواسته است شما را بيازمايد تا كار كدام يك از شما بهتر آيد. پس با كردارهاى خود پيشى گيريد تا در خانه خدا با همسايگان خدا باشيد. پيامبران خود را رفيقان آنان كرده، و فرشتگانش را به زيارتشان برانگيخته، و گوشهاشان را حرمت نهاده است تا بانگ آتش را نشنود، و تن هاشان را نگاهداشته است، از اينكه رنجى يا سختيى بدان رسد. اين بخشش خداست، به هر كس كه خواهد دهد و خدا صاحب بخشش بزرگ است. مى گويم آن را كه مى شنويد و از خدا براى خود، و شما يارى مى خواهم، و او ما را بسنده و نيكوكارگزار است.

خطبه 183-خطاب به برج بن مسهر

كه به برج بن مسهر طايى فرمود (برج چنانكه امام سخن او رامى شنيد گفت: داورى جز از آن خدا نيست، و برج از خارجيان بود.) خاموش باش! خدايت از خوبى دور گرداناد. اى دندان پيشين افتاده، به خدا حق پديد شد، و تو ناچيز بودى و آوازت آهسته، تا آنكه باطل بانگ برآورد، و تو سر برآوردى همانند شاخ بز، برون جسته.

خطبه 184-به همام درباره پرهيزكاران

(گفته اند يكى از ياران اميرالمومنين (ع) ، به نام همام، كه مردى عابد بود گفت: اى اميرمومنان، پرهيزگاران را براى من بستاى! چنانكه گويى به آنان مى نگرم! امام در پاسخ او درنگى نمود، سپس فرمود: اى همام از خدا بترس! و نيكوكار باش كه همانا خدا با كسانى است كه پرهيزگارند و آنان نيكو كردارند. همام خرسند نگرديد و به سوگند، بر امام اصرار ورزيد. امام (ع) خدا را ستود و بر او ثنا گفت و بر پيامبر (ص) و آل او درود فرستاد، سپس فرمود:) اما بعد، خداى سبحان و برتر از همگان، جهانيان را آفريد حالى كه بى نياز بود از طاعتشان و از نافرمانيشان درامان. چه از نافرمانى آن كه او را عصيان كند بدو زيانى نرسد، و طاعت آن كس كه فرمانش را برد بدو سودى ندهد. سپس روزى آنان را ميانشان قسمت كرد و بداد، و هر يك را در جايى كه درخور اوست نهاد. پس پرهيزگاران خداوندان فضيلتند در اين جهان، گفتارشان صواب است و ميانه روى شان شعار، و فروتنند در رفتار و گفتار، ديده هاشان را از آنچه خدا بر آنان حرام كرده پوشيده اند، و گوشهاشان را به دانشى كه آنان را سودمند است بداشته- و آن را نيوشيده-. در سختى چنان به سر مى برند، كه گويى به آسايش اندرند. و اگر ن

/ 253