چون بدو اشارت كردند پى طلحه و زبير نرود و آماده جنگ با آنان نشود به خدا چون كفتار نباشم كه باآهنگ به خوابش كنند و فريبش دهند و شكارش كنند. من تا زنده ام به يارى جوينده حق، روى گردان از آن را مى زنم، و با فرمانبر يكدل، نافرمان بددل را، كه به خدا سوگند، پس از رحلت رسول (ص) تا امروز پيوسته حق مرا از من باز داشته اند، و ديگرى را بر من مقدم داشته اند.
خطبه 007-نكوهش دشمنان
شيطان را پشتوانه خود گرفتند، و او از آنان دامها بافت، در سينه هاشان جاى گرفت و در كنارشان پرورش يافت. پس آنچه مى ديدند شيطان بديشان مى نمود، و آنچه مى گفتند سخن او بود. به راه خطاشان برد و زشت را در ديده آنان آراست. شريك او شدند، و كردند و گفتند، چنان كه او خواست.
خطبه 008-درباره زبير و بيعت او
كه بدان زبير را در نظر دارد و در حالى كه مقتضى آن بوده، فرموده است. پندارد با دستش بيعت كرده است، نه با دلش. پس بدان چه به دستش كرده اعتراف مى كند، و به آنچه به دلش بوده ادعا. پس بر آنچه ادعا كند روشن بايد، يا در آنچه بود و از آن بيرون رفت درآيد.