(و فرمود:) در گذشته مرا برادرى بود كه در راه خدا برادريم مى نمود. خردى دنيا در ديده اش وى را در چشم من بزرگ مى داشت، و شكم بر او سلطه اى نداشت، پس آنچه نمى يافت آرزو نمى كرد و آنچه را مى يافت فراوان به كار نمى برد. بيشتر روزهايش را خاموش مى ماند، و اگر سخن مى گفت گويندگان را از سخن مى ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى نشاند. افتاده بود و در ديده ها ناتوان، و به هنگام كار چون شير بيشه و مار بيابان. تا نزد قاضى نمى رفت حجت نمى آورد و كسى را كه عذرى داشت سرزنش نمى نمود، تا عذرش را مى شنود. از درد شكوه نمى نمود مگر آنگاه كه بهبود يافته بود. آنچه را مى كرد مى گفت و بدانچه نمى كرد دهان نمى گشود. اگر با او جدال مى كردند خاموشى مى گزيد و اگر در گفتار بر او پيروز مى شدند، در خاموشى مغلوب نمى گرديد. بر آنچه مى شنود حريصتر بود تا آنچه گويد، و گاهى كه او را دو كار پيش مى آمد مى نگريست كه كدام به خواهش نفس نزديكتراست تا راه مخالف آن را پويد بر شما باد چنين خصلتها را يافتن و در به دست آوردنش بر يكديگر پيشى گرفتن. و اگر نتوانستيد، بدانيد كه اندك را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن.
حکمت 282
(و فرمود:) اگر خداوند از نافرمانى خود بيم نمى داد، واجب بود بشكرانه نعمتهايش نافرمانى نشود.
حکمت 283
(و اشعث پسر قيس را كه فرزندش مرده بود چنين تعزيت فرمود:) اشعث! اگر بر پسرت اندوهگينى، سزاوارى به خاطر پيوندى كه با او دارى، و اگر شكيبا باشى هر مصيبت را نزد خدا پاداشى است. اشعث! اگر شكيبايى پيش گيرى حكم خدا بر تو رفته است و مزد دارى، و اگر بى تابى كنى تقدير الهى بر تو جارى است و گناهكارى. پسرت تو را شاد مى داشت و براى تو بلا بود و آزمايش، و تو را اندوهگين ساخت و آن پاداش است و آمرزش.
حکمت 284
(و بر مزار رسول خدا (ص) ، هنگام به خاك سپردن او گفت:) شكيبايى نيكوست جز در از دست دادنت، و بى تابى ناپسند است مگر بر مردنت. مصيبت تو سترگ است و مصيبتهاى پيش و پس خرد، نه بزرگ.
حکمت 285
(و فرمود:) همنشين بى خرد مباش كه او كار خود را براى تو آرايد و دوست دارد تو را چون خود نمايد.
حکمت 286
(و كسى از وى مسافت ميان مشرق و مغرب را پرسيد فرمود:) به اندازه يك روز رفتن خورشيد.
حکمت 287
(و فرمود:) دوستان توسه كسند و دشمنانت سه كس. اما دوستان تو. دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن توست، و دشمنانت: دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن توست.
حکمت 288
(و مردى را ديد كه براى زيان دشمن خويش مى كوشيد و به خود زيان مى رسانيد بدو فرمود:) تو كسى را مانى كه به خود نيزه اى فرو برد تا آن را كه پس وى سوار است بكشد.
حکمت 289
(و فرمود:) پندها چه بسيار است و پند گرفتن چه اندك به شمار.
حکمت 290
(و فرمود:) آن كه خصومت را از حد درگذراند گناه ورزيد، و آن كه در آن كوتاهى كرد ستم كشيد، و آن كه ستيزه جوست نتواند از خدا ترسيد.