حکمت 032 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید جعفر شهیدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید







حکمت 032

(و فرمود:) بخشنده باش نه با تبذير و اندازه نگهدار و بر خود سخت مگير.

حکمت 033

(و فرمود:) شريفترين بى نيازى، وانهادن آرزوهاست.

حکمت 034

(و فرمود:) هر كه بى محابا به مردمان آن گويد كه نخواهند، درباره اش آن گويند كه ندانند.

حکمت 035

(و فرمود:) آن كه آرزو را دراز كرد، كردار را نابساز كرد.

حکمت 036

(و چون دهقانان انبار هنگام رفتن امام به شام او را ديدند، براى وى پياده شدند و پيشاپيشش دويدند. فرمود:) اين چه كار بود كه كرديد؟ (گفتند: عادتى است كه داريم و بدان اميران خود را بزرگ مى شماريم. فرمود:) به خدا كه اميران شما از اين كار سودى نبردند، و شما در دنيايتان خود را بدان به رنج مى افكنيد و در آخرتتان بدبخت مى گرديد. و چه زيانبار است رنجى كه كيفر در پى آن است، و چه سودمند است آسايشى كه با آن از آتش امان است.

حکمت 037

(و به فرزند خود حسن (ع) فرمود:) پسركم! چهار چيز از من بياد دار، و چهار ديگر به خاطر سپار كه چند كه بدان كار كنى از كرده خود زيان نبرى: گرانمايه ترين بى نيازى خرد است، و بزرگترين درويشى بيخردى است و ترسناكترين تنهايى خودپسندى است و گراميترين حسب خوى نيكوست. پسركم! از دوستى نادان بپرهيز، چه او خواهد كه تو را سود رساند ليكن دچار زيانت گرداند، و از دوستى بخيل بپرهيز، چه او آنچه را سخت بدان نيازمندى از تو دريغ دارد، و از دوستى تبهكار بپرهيز كه به اندك بهايت بفروشد، و از دوستى دروغگو بپرهيز كه او سراب را ماند، دور را به تو نزديك و نزديك را به تو دور نماياند.

حکمت 038

(و فرمود:) اگر مستحبات واجبات را زيان رساند بنده را به خدا نزديك نگرداند.

حکمت 039

(و فرمود:) زبان خردمند در پس دل اوست، و دل نادان پس زبان او. (و اين از معنيهاى شگفت و شريف است و مقصود امام (ع) اين است كه: خردمند زبان خود رها نكند تا كه با دل خويش مشورت كند و با انديشه خود راى زند، و نادان را آنچه بر زبان آيد و گفته اى كه بدان دهان گشايد، بر انديشيدن و راى درست را بيرون كشيدن سبقت گيرد. پس چنان است كه گويى زبان خردمند پيرو دل اوست و دل نادان پيرو زبان او.) (و اين معنى به لفظى ديگر از آن حضرت روايت شده است كه:) دل بيخرد در دهان اوست و زبان خردمند در دل او (و معنى هر دو يكى است.)

حکمت 040

(و به يكى از ياران خود فرمود هنگامى كه او از بيمارى شكوه نمود.) خدا آنچه را از آن شكايت دارى موجب كاستن گناهانت گرداند، چه در بيمارى مزدى نيست، ليكن گناهان را مى كاهد و مى پيرايد چون پيراستن برگ درختان، و مزد در گفتارست به زبان، و كردار با گامها و دستان، و خداى سبحان به خاطر نيت راست و نهاد پاك بنده هر بنده را كه خواهد به بهشت در آورد. (و مى گويم، امام عليه السلام راست گفت كه در بيمارى مزد نيست، چه بيمارى از جمله چيزهاست كه آن را عوض است نه مزد چرا كه استحقاق عوض مقابل بلا و مصيبتى است كه از جانب خدا بر بنده آيد، چون دردها و بيماريها و مانند آن، و مزد و پاداش در مقابل كارى است كه بنده كند، و ميان عوض و مزد فرق است و امام چنانكه علم نافذ و راى رساى او اقتضا كند آن را بيان فرمود.)

حکمت 041

(و آنگاه كه از خباب ياد كرد فرمود:) خدا بيامرزاد خباب پسر ارت را. به رغبت اسلام آورد و از روى فرمانبردارى هجرت كرد و به گذران روز قناعت، و از خدا راضى بود و مجاهد زندگى نمود. (و فرمود:) خوشا كسى كه معاد را به ياد آورد، و براى حساب كار كرد، و به گذران روز قناعت نمود، و از خدا راضى بود.

/ 253