حکمت 023 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید جعفر شهیدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید






حکمت 023

(و فرمود:) از كفاره گناهان بزرگ، فريادخواه را به فرياد رسيدن است، و غمگين را آسايش بخشيدن.

حکمت 024

(و فرمود:) پسر آدم؟ چون ديدى پروردگارت پى در پى نعمتهاى خود به تو مى رساند و تو او را نافرمانى مى كنى از او بترس.

حکمت 025

(و فرمود:) هيچكس چيزى را در دل نهان نكرد، جز كه در سخنان بى انديشه اش آشكار گشت و در صفحه رخسارش پديدار.

حکمت 026

(و فرمود:) با درد خود بساز چندانكه با تو بسازد.

حکمت 027

(و فرمود:) برترين پارسايى نهفتن پارسايى است.

حکمت 028

(و فرمود:) اگر تو به زندگى پشت كرده اى و مرگ به تو روى آور است پس چه زود ديدار ميسر است.

حکمت 029

(و فرمود:) بترسيد! بترسيد! كه خدا چنان پرده بر بنده گستريده كه گويى او را آمرزيده.

حکمت 030

(و او را از ايمان پرسيدند، فرمود:) ايمان بر چهار پايه استوار است، بر شكيبايى، و يقين و داد و جهاد. و شكيبايى را چهار شاخه است: آرزومند بودن، و ترسيدن، و پارسايى و چشم اميد داشتن. پس آن كه مشتاق بهشت بود، شهوتها را از دل زدود، و آن كه از دوزخ ترسيد، از آنچه حرام است دورى گزيد، و آن كه ناخواهان دنيا بود، مصيبتها بر وى آسان نمود، و آن كه مرگ را چشم داشت، در كارهاى نيك پاى پيش گذاشت. و يقين بر چهار شعبه است: بر بينايى زيركانه، و دريافت عالمانه و پند گرفتن از گذشت زمان و رفتن به روش پيشينيان. پس آن كه زيركانه ديد حكمت بر وى آشكار گرديد، و آن را كه حكمت آشكار گرديد عبرت آموخت، و آن كه عبرت آموخت چنان است كه با پيشينيان زندگى را در نورديد. و عدل بر چهار شعبه است: به فهمى ژرف نگرنده، و دانشى پى به حقيقت برنده، و نيكو داورى فرمودن، و در بردبارى استوار بودن. پس آن كه فهميد به ژرفاى دانش رسيد و آنكه به ژرفاى دانش رسيد از آبشخور شريعت سيراب گرديد، و آن كه بردبار بود، تقصير نكرد و ميان مردم با نيكنامى زندگى نمود. و جهاد بر چهار شعبه است: به كار نيك وادار نمودن، و از كار زشت منع فرمودن. و پايدارى در پيكار با

دشمنان، و دشمنى با فاسقان. پس آن كه به كار نيك واداشت، پشت مومنان را استوار داشت، و آن كه از كار زشت منع فرمود بينى منافقان را به خاك سود، و آن كه در پيكار با دشمنان پايدار بود، حقى را كه بر گردن دارد ادا نمود، و آن كه با فاسقان دشمن بود و براى خدا به خشم آيد، خدا به خاطر او خشم آورد و روز رستاخيز وى را خشنود نمايد.

/ 253