نامه 051-به ماموران ماليات - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید جعفر شهیدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه 051-به ماموران ماليات

به عاملان او كه مامور گرفتن خراج بودند از بنده خدا، على اميرمومنان، به خراج ستانان! اما بعد، آن كه نپرهيزد از آنچه روى بدان خواهد نهاد چيزى را كه نگهبان وى بود پيشاپيش نفرستاد، و بدانيد آنچه به عهده شماست اندك مقدار است و ثواب آن بسيار، و اگر خدا براى ستم و بيداد كه از آن نهى فرمود كيفرى كه از آن ترسند نمى نهاد، ثوابى كه در پرهيز از آن است جاى عذرى براى نخواستن آن نمى گذارد. پس داد مردم را از خود بدهيد و در برآوردن حاجتهاى آنان شكيبايى ورزيد، كه شما رعيت را گنجورانيد و امت را وكيلان و امامان را سفيران. حاجت كسى را روانا كرده مگذاريد، و او را از آنچه مطلوب اوست باز مداريد و براى گرفتن خراج، پوشش زمستانى و تابستانى رعيت را مفروشيد و چارپايى كه بدان كاركنند و بنده اى را كه در اختيار دارند. و براى درهمى كسى را تازيانه مزنيد و دست به مال كسى مبريد، نمازگزار باشد يا پيمان مسلمانان را عهده دار، جز آنكه اسبى يا جنگ افزارى را بينيد كه در جنگ با مسلمانان به كار مى رود، كه مسلمان را روانيست اسب و جنگ افزار را در دست دشمنان اسلام وانهد تا موجب نيروى آنان بر زيان مسلمانان گردد، و خيرخواهى را دريغ مداريد، و
با سپاهيان نيكرفتارى را فرو مگذاريد، و رعيت را يارى كردن و دين خدا را نيرو بخشيدن، و آنچه در راه خدا بر عهده شماست به جاى آريد، كه خداى سبحان از ما و شما خواسته است تا در حد توانايى او را سپاس گوييم و تا آنجا كه نيرو داريم او را يارى دهيم و هيچ نيرويى جز از جانب خدا نيست.

نامه 052-به فرمانداران شهرها

به اميران شهرها درباره وقت گزاردن نماز اما بعد، نماز ظهر را با مردم هنگامى بگزاريد كه آفتاب به مغرب باز گردد، و سايه آن به اندازه ديوار آغل بز شود، و نماز پسين را هنگامى كه آفتاب سپيد است و نمودار، و بخشى چندان از روز مانده كه در آن بتوان دو فرسنگ راه پيمود، و نماز مغرب را هنگامى با آنان بخوانيد كه روزه دار افطار كند، و حاجى از عرفات روانه منى شود، و نماز خفتن را آنگاه كه شفق پنهان گردد تا يك سوم از شب بگذرد، و نماز بامداد را هنگامى كه روشنى چندان باشد كه كسى روى رفيق خود را بشناسد، و نماز را با آنان در حد توان ناتوان ايشان بگزاريد و سبب كراهت آنان از نماز و در فتنه افتادنشان مگرديد.

نامه 053-به مالك اشتر نخعى

و از عهدنامه آن حضرت است كه براى اشترنخعى نوشت، چون او را به ولايت مصر و شهرهاى تابع آن گماشت. هنگامى كه كار امير آن ولايت ( محمد پسر ابوبكر) آشفته گرديد و آن درازترين عهدنامه است از همه نامه هاى امام زيباييهاى بيشتر دارد. به نام خداوند بخشنده مهربان اين فرمانى است از على اميرمومنان به مالك اشتر پسر حارث، در عهدى كه با او مى گذارد، هنگامى كه وى رابه حكومت مصر مى گمارد تا خراج آن را فراهم آرد، و پيكار كردن با دشمنان و سامان دادن كار مردم مصر و آباد كردن شهرهاى آن. او را فرمان مى دهد به ترس از خدا و مقدم داشتن طاعت خدا بر ديگر كارها، و پيروى آنچه در كتاب خود فرمود، از واجب و سنتها كه كسى جز با پيروى آن راه نيكبختى را نپيمود. و جز با نشناختن و ضايع ساختن آن بدبخت نبود، و اينكه خداى سبحان را يارى كند به دل و دست و زبان، چه او (جل اسمه) يارى هر كه او را يار باشد پذيرفته است و ارجمندى آن كس كه دين او را ارجمند سازد، به عهده گرفته. و او را مى فرمايد تا نفس خود را از پيروى آرزوها بازدارد، و هنگام سركشيها به فرمانش آرد كه همانا نفس به بدى وامى دارد، جز كه خدا رحمت آرد.

/ 253