خطبه 185-در وصف منافقان - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید جعفر شهیدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مان. اگر در جمع بى خبران است- به زبان خاموش و دل او به ياد خداست- پس او را در شمار ذكرگويان آرند، و اگر در جمع يادآوران باشد، از بى خبرانش به حساب نيارند. بر آن كه بر او ستم كند ببخشايد، و بر آن كه وى را محروم سازد عطا فرمايد، و با آن كه از او ببرد پيوند نمايد. از گفتن سخن زشت دور بود. گفتار او نرم است و هموار، از وى كار زشت نبينند، و كار نيكويش آشكار. نيكى او همه را رسيده، و بدى وى را كس نديده. به هنگام دشواريها بردبار است و در ناخوشايندها پايدار، و در خوشيها سپاسگزار. بر آن كه دشمن دارد ستم نكند، و درباره آن كه دوست دارد گناه نورزد. پيش از آنكه بر او گواهى دهند حق را بپذيرد. آنچه را بدو سپارند تباه نكند و نگهبانى آن را به عهده گيرد. آنچه را به ياد او آرند از ياد نبرد، و مردمان را با لقبهاى زشت ياد نكند، و همسايگان را آزار ندهد، و به مصيبتهاى- ديگران- شاد نشود. و در كار بيهوده در نيايد و از- راه- حق برون نرود. اگر خاموش بود خاموشى اندوهگينش ننمايد، و اگر بخندد آواز او بر نيايد. و اگر بر وى ستم كنند شكيبايى پيش گيرد، تا خدا انتقام او را، گيرد. نفس او از او در زحمت است و مردم از وى در راحت. خود را براى آخرتش

به رنج انداخته، و مردمان را از- گزند- خويش آسوده ساخته. از آن كه دورى كند به خاطر بى رغبتى به دنياست و پرهيزگارى، و بدان كه نزديك شود از روى نرمى است و آمرزگارى. نه دورى گزيدنش از روى خويشتن بينى است و بزرگى فروختن، و نه نزديكى وى به مكر است و فريفتن. (گوينده روايت گويد: پس همام بيهوش گشت و در آن بيهوشى جان داد. اميرالمومنين عليه السلام گفت:) به خدا از همين بر او مى ترسيدم. (سپس گفت:) پندهاى رسا با آنان كه شنواى آن هستند چنين كند؟! (مردى گفت: اى اميرمومنان چرا با تو چنين نكند؟ فرمود:) واى بر تو! هر اجلى را زمانى است كه از آن پيش نيفتد، و سببى است كه از آن درنگذرد. آرام باش و ديگر بار چنين سخن به زبان مياور كه آن دم شيطان بود كه بر زبانت دميد.

خطبه 185-در وصف منافقان

كه در آن منافقان را وصف فرمايد او را سپاس مى گوييم بر توفيق طاعت و بر كنار داشتنمان از معصيت، و از او مى خواهيم منتش را تمام كردن، و در رشته اطاعت او چنگ در زدن، و گواهى مى دهيم كه محمد (ص) بنده او و فرستاده اوست، در راه خشنودى خدا هر سختى را كشيد، و هر اندوهى را جرعه جرعه نوشيد تا آنجا كه نزديكان دگرگونى پذيرفتند و از يارى كاستند، و دوران به كين او برخاستند. و عرب به رشته طاعت او گردن ننهاد، و از هر سو براى جنگ با وى به راه افتاد، و از دورترين خانه و دور افتاده ترين كاشانه، خود را بدو رساند و با او دشمنى نماند.

/ 253