خطبه 079-نكوهش زنان - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید جعفر شهیدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید






خطبه 079-نكوهش زنان

و از خطبه هاى آن حضرت است پس از پايان نبرد جمل، در نكوهش زنان مردم! ايمان زنان ناتمام است، بهره آنان ناتمام، خرد ايشان ناتمام. نشانه ناتمامى ايمان، معذور بود نشان از نماز و روزه است به هنگام عادتشان، و نقصان بهره ايشان، نصف بودن سهم آنان از ميراث است نسبت به سهم مردان، و نشانه ناتمامى خرد آنان اين بود كه گواهى دو زن چون گواهى يك مرد به حساب رود. پس از زنان بد بپرهيزيد و خود را از نيكانشان وا پاييد، و تا در كار زشت طمع نكنند، در كار نيك از آنان اطاعت ننماييد.

خطبه 080-وارستگى و پارسائى

اى مردم! پارسايى، دامن آرزو در چيدن است، و شكر نعمت حاضر گفتن، و از ناروا پارسايى ورزيدن. و اگر از عهده اين كار برنياييد، چند كه ممكن است خود را از حرام وا پاييد و شكر نعمت موجود فراموش منماييد. كه راه عذر بر شما بسته است، با حجتهاى روشن و پديدار، و كتابهاى آسمانى و دليلهاى آشكار.

خطبه 081-در نكوهش دنيا

در وصف دنيا چه ستايم خانه اى را كه آغاز آن رنج بردن است، و پايان آن مردن. در حلال آن حساب است، و در حرام آن عقاب. آن كه در آن بى نياز است، گرفتار است، و آن كه مستمند است اندوه بار. آن كه در پى آن كوشيد بدان نرسيد، و آن كه به دنبال آن نرفت، او رام وى گرديد. آن كه بدان نگريست، حقيقت را به وى نمود، و آن كه در آن نگريست، ديده اش را بر هم دوخت. (مى گويم، اگر نگرنده در گفته امام من ابصر بها بصرته نيك بينديشد در آن از معنى عجيب و انديشه ژرف نگر آن بيند كه به نهايت آن نتوان رسيد، و ژرفاى آن را نتوان ديد، به خصوص كه با گفته او (ع) مقارن شود كه و من ابصر اليهااعمته كه فرق ميان ابصر بها و ابصر اليها تا كجاست. و پايه بلاغت اين سخن چه آشكار و پيداست.)

خطبه 082-خطبه غراء

و از خطبه هاى عجيب اوست سپاس خدايى را كه برتر است به قدرت، و نزديك است از جهت عطا و نعمت، بخشنده غنيمت فزون از حاجت، و زداينده هر بلا و نكبت. او را سپاس گويم كه بخششهاى او از روى مهربانى است، و نعمتهاى او فراگير و همگانى. بدو ايمان دارم چه، از هر چيزپيش است و هستى او به خويش است، و از او راه مى جويم كه نزديك است و راه بر، و از او يارى مى خواهم كه تواناست و چيره گر، و بر او تكيه مى كنم كه بسنده است و ياور، و گواهى مى دهم كه محمد (ص)، بنده و فرستاده اوست. او را فرستاد براى روان ساختن فرمان، و بستن راه عذر بر مردمان، و بيم دادن از كيفر آن جهان.

بندگان خدا! شما را اندرز مى دهم به تقوا، و پرهيز از نافرمانى خدا، كه در كتاب خود براى شما مثلهاآورد، و زمان مرگ يك يكتان را معين كرد. زينت لباس بر تنتان پوشيد، و روزى فراخ به شما بخشيد. از بيش و كم شما آگاه است، و پاداش هر يك را آماده داشته، بر سر راه است. شما را برگزيد از ديگر جانداران، به دادن نعمتهاى فراوان، و بخششهاى شايان، و ترسانيدتان از عذاب آن جهان با حجتهاى روشن و رسا در بيان. يكان يكان شما را در علم مخزون خود به شمارآورد، و براى هر يك زمانى معين كرد، در اين جهان كه جاى محنت است، و خانه ابتلا و عبرت. شما را در آن مى آزمايند، و محاسبه مى نمايند، چه دنيا، آبشخورى است تيره و تار، و به آب درآمدنگاه آن گلزار. برون سوى آن فريبنده، درون سوى آن كشنده. فريبكارى است زود گذار، سايه اى است ناپايدار، تكيه گاهى است نا استوار. روى خوش نمايد تاآن كه از وى گريزان است، بدو انس گيرد، و آن كه ناشناساى اوست آرامش پذيرد. ناگاه، به چهار دست و پاى برخيزد، و ريسمانها درآويزد، آماج تيرهاى قضايش سازد، و رشته هاى مرگ بر گلويش اندازد. كشان كشانش براند، تا به خوابگاه تنگش رساند، كه منزلگاهى است پر بيم، براى ديدن پاداش

/ 253