(و فرمود:) بى نياز از عذر بودن ارجمندتر تا از روى راستى عذر آوردن.
حکمت 322
(و فرمود:) كمترين حقى كه از خداى سبحان بر گردن شماست اين كه از نعمتهاى او در راه نافرمانى اش يارى نبايد خواست.
حکمت 323
(و فرمود:) خداى سبحان طاعت را غنيمتى ساخته است براى زيركان آنگاه كه مردم ناتوان كوتاهى كنند در آن.
حکمت 324
(و فرمود:) قدرت حاكمان پاسبانان خداست در زمين او.
حکمت 325
(در صفت مومن فرمود:) شادمانى مومن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش. سينه او هر چه فراختر است و نفس وى هر چه خوارتر. برترى جستن را خوش نمى دارد، و شنواندن نيكى خود را به ديگران دشمن مى شمارد. اندوهش دراز است، همتش فراز. خاموشى اش بسيارست، اوقاتش گرفتار، سپاسگزار است، شكيبايى پيشه است، فرو رفته در انديشه است، نياز خود به كس نگويد، خوى آرام دارد، راه نرمى پويد. نفس او سخت تر از سنگ خارا در راه ديندارى و او خوارتر از بنده- در فروتنى و بى آزارى-.
حکمت 326
(و فرمود:) بزرگتر توانگرى نوميدى است از آنچه در دست مردم است.
حکمت 327
(و فرمود:) آن كه از او چيزى خواسته اند تا وعده نداده آزاد است.
حکمت 328
(و فرمود:) اگر بنده اجل و پايان آن را مى ديد، با آرزو و فريبندگيش دشمنى مى ورزيد.
حکمت 329
(و فرمود:) هر كس را در مال وى دو شريك است: وارث و حوادث.
حکمت 330
(و فرمود:) آن كه مردم را به خدا خواند و خود به كار نپردازد، چون تير افكنى است كه از كمان بى زه تير اندازد.