خطبه 072-درباره مروان - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید جعفر شهیدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 072-درباره مروان

درباره مروان پسر حكم در بصره (گويند مروان را در جنگ جمل اسير گرفتند. وى در پيشگاه على (ع) امام حسن و امام حسين عليهما السلام را ميانجى خود ساخت و آنان درباره او با امام سخن گفتند، و على (ع) او را رها كرد. حسنين (ع) گفتند: اميرمومنان! مروان با تو بيعت كند. فرمود:) مگر پس از كشته شدن عثمان با من بيعت نكرد؟ مرا به بيعت او نيازى نيست كه بيعت شكن است و غدار با دستى چون دست جهود، مكار اگر آشكارا با دست خود بيعت كند، روگرداند و در نهان با ريشخند آن را بشكند. همانا وى بر مردم حكومت كند اما كوتاه، چندان كه سگ بينى خود را ليسد. او پدر چهار فرمانرواست و زودا كه امت، از او فرزندان او روزى سرخ خونين را ببينند.

خطبه 073-هنگام بيعت شورا با عثمان

هنگامى كه قصد بيعت كردن با عثمان را كردند همانا مى دانيد! كه سزاوارتر از ديگران به خلافت منم. به خدا سوگند، بدان چه كرديد گردن مى نهم، چند كه مرزهاى مسلمانان ايمن بود. و كسى را جز من ستمى نرسد. من خود اين ستم را پذرفتارم، و اجر چنين گذشت و فضيلتش را چشم مى دارم، و به زر و زيورى كه در آن بر هم پيشى مى گيريد ديده نمى گمارم.

خطبه 074-پاسخ به اتهامى ناروا

چون شنيد بنى اميه تهمت شريك بودن در خون عثمان را بدو بسته اند آيا شناختى كه فرزندان اميه از من دارند، آنان را از عيب بر من نهادن باز نمى دارد؟ آيا پيشينه ام در اسلام نادانان را بر جاى نمى نشاند و بر سر عقل نمى آرد تا به من تهمت نزنند و بيش سر ريش دلم را نكنند. آنچه خدا آنان را بدان پند داد، از بيان من رساتراست. من از دين بيرون شدگان را به حجت مغلوب كنم و آنان را كه در شبهتند با برهان محكوم و منكوب. و هر كار شبهه ناك را به كتاب خدا عرضه كنند و بندگان را بدان چه در دل دارند پاداش دهند

/ 253