به ياران خود همانا پس از من مردى بر شما چيره شود، كه گلويى گشاده دارد و شكمى فراخ و برون افتاده. بخورد هر چه يابد و بجويد آن چه نيابد. اگر توانيد او را بكشيد، و نتوانيدش كشت. او شما را فرمان دهد تا مرا دشنام گوييد و از من بيزارى جوييد. اما دشنام، مرا دشنام دهيد كه براى من زكات است و براى شما نجات. اما بيزارى، از من بيزارى مجوييد كه من بر فطرت مسلمانى زادم، و در ايمان و هجرت از همه پيش افتادم.
خطبه 057-با خوارج
درباره خوارج سنگ بلا بر سرتان ببارد، چنان كه نشانى از شما باقى نگذارد. پس از ايمان به خدا و جهاد با محمد مصطفى (ص) بر كفر خود گواه باشم.؟! اگر چنين كنم گمراه باشم، و در رستگارى بيراه. كنون گمراهى را راهنماى خويش و راه گذشته را پيش گيريد، همانا كه پس از من همگيتان خواريد و طعمه شمشير برنده مردم ستمكار، كه اين رفتار را سنت شمارند و شما را از ميان بردارند (گفته امام (ع) و لابقى منكم آبر، آبر را به با و را كرده اند، گويند: رجل آبر آن كه خرما بن را اصلاح كند، و آثر نيز روايت شده و آن به معنى كسى است كه حديث روايت كند، و اين نزد من درست ترين وجه ها است. گويى امام (ع) مى فرمايد: كسى از شما مماند كه حديث شما را باز گويد! و آبز نيز روايت شده است، و آن به معنى جهنده و هلاك شونده است.)
خطبه 058-درباره خوارج
و آن حضرت فرمود چون آماده جنگ خوارج شد، بدو گفتند آنان از پل نهروان گذشتند. كشتنگاه آنان اين سوى نطفه است. به خدا، كه ده كس از آنان نرهد و از شما ده تن كشته نشود. (از نطفه، آب نهر را خواهد، و آن فصيح ترين كنايت از آب است، هر چند آب بسيار باشد،).