ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بندگان خدا! شما را به ترس از خدا مى خوانم و از منافقان مى ترسانم، كه آنان گمراهند و گمراه كننده، خطاكارند و به خطاكارى وادارنده. پى در پى رنگ مى پذيرند و راهى را نپيموده راه ديگرى مى گيرند. هر وسيلتى را براى گمراهيتان مى گزينند، و از هر سو بر سر راهتان مى نشينند. درونشان بيمار است و برونشان پاك، پوشيده مى روند، چون خزنده اى زيانمند و زهرناك، وصفشان داروست و گفتارشان بهبود جان و كردارشان درد بى درمان. رشك بران راحت- ديگرانند-، و افزاينده بلاى- مردمان-، و نوميد كننده اميدواران. در هر راه يكى را به خاك هلاك افكنده اند، و به هر دلى راهى برده اند و بر هر اندوهى اشكها ريخته اند، و ثناى هم را به سلف فروخته اند و چشم در پى پاداش يكديگر دوخته. اگر بخواهند، بستهند و اگر ملامت كنند پرده درى كنند، و اگر داورى كنند اسراف ورزند. برابر هر حقى باطلى دارند، و برابر هر راستى مايلى، و براى هر زنده اى قاتلى، و براى هر در كليدى گشاينده، و براى هر شب چراغ تاريكى زداينده. به هنگام طمع خود را نوميد نمايند، تا بازار خويش بيارايند، و بر بهاى كالاشان بيفزايند. مى گويند و به خلاف حق تقرير مى كنند، و مى ستايند و تزوير مى كن
ند. راه- باطل- را- بر پيروان خود- آسان نمايند،- و آنان را- در پيچ خمهاش سرگردان. ياران شيطانند و زبانه هاى آتش سوزان. آنان پيروان شيطانند و بدانيد كه پيروان شيطان زيانكارانند.