قاموس قرآن جلد 6
لطفا منتظر باشید ...
تعبير آورده شود. و از بعضى نقل كرده:«ما تغنّيت و لا تمنّيت منذ أسلمت» از آنوقت كه اسلام آوردم نه آواز خواندهام و نه دروغ گفتهام.وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ ... وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ ... حج: 52- 54.مراد از ظاهر آيات با ذهن خالى و غير مشوب آنست كه هر نبى و رسول كه ميخواهد برنامه خدا پرستى و حكومت عدل پياده كند شيطان با اغواء گمراهان، جنگى و آشوبى و اختلافى در مقابل نقشههاى او القاء و برپا ميكند (و در نتيجه تزلزلى در عملى شدن نقش پيغمبر پديد ميشود) آنگاه خدا با امداد پيامبرش آن آشفتگى را از بين ميبرد و هدف پيغمبر را بر كرسى مىنشاند نتيجه اين امر دو چيز است يكى اينكه مريض القلبها امتحان ميشوند و با برپا شدن آشوب باين در و آن در ميزنند، ديگرى اينكه چون فتنه فرو نشست دانايان ميدانند كه دين پيغمبر حق و خدا پشتيبان او است.على هذا مراد از «أمنيّة» در آيه آرزوى خارجى پيغمبر است كه همان عملى كردن نقشههاى توحيد باشد، اين مطلب از مطالعه حالات حضرت رسول و موسى و غيرهم عليهم السلام روشن و هويدا است.روايت شده كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله در مجمع قريش سوره و النجم را ميخواند چون بآيه: وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرى رسيد شيطان بزبانش اين دو جمله را انداخت: «تلك الغرانيق العلى و انّ شفاعتهنّ لترتجى» يعنى: اينها اصنام والا مقام هستند و شفاعتشان پيش خدا مورد اميد است، مشركان از اين سخن شاد شدند و ديدند كه آنحضرت معبوداتشان را بنيكى ياد كرد.