سوالات راس الجالوت - قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدتقی شوشتری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


سوالات راس الجالوت

راس الجالوت از ابوبكر سوالاتى نمود، ابوبكر پاسخش را ندانست. او سوالاتش را از حضرت امير عليه السلام پرسش نموده گفت: اصل و اساس تمام موجودات چيست؟

فرمود: آب است؛ زيرا خداوند مى فرمايد: وجعلنا من الماء كل شى ء حى؛ و قرار داديم از آب هر موجود زنده را.كدام دو جماد بودند كه سخن گفتند؟

آسمان و زمين [ قالتا اتينا طائعين. ] آن دو چيز كدامند كه زياد مى شوند و كم نمى گردند و مردم آنها را نمى بينند؟

شب و روز.

كدام آب بود كه نه از زمين و نه از آسمان؟

آبى بود كه سليمان براى بلقيس، فرستاد، كه عرق اسبانى بود كه در ميدان تاخته بودند.

چه چيز است كه با نداشتن روح تنفس مى كند؟

الصبح اذا تنفس؛ [ سوره تكوير، آيه 17. ] سوگند به صبح! آنگه كه تنفس كند "طلوع نمايد".

چه چيز است كه زياد و كم مى شود؟

قرص ماه است.

چه چيز است كه نه زياد مى شود و نه كم؟

درياست.

چه چيز است كه كم مى شود ولى زياد نمى گردد؟

عمر است. [ مناقب، سروى، قضاياه "ع" فى عهد ابى بكر. ]

سوالات گروهى از يهود

گروهى از يهود نزد عمر آمده به او گفتند: تو والى و حاكم پس از پيامبرتان هستى و ما نزد تو آمده ايم تا مطالبى را از تو بپرسيم كه اگر صحيح به ما پاسخ گويى به تو ايمان آورده از تو پيروى خواهيم نمود.عمر گفت: بپرسيد!

گفتند: ما را آگاه كن از قفلهاى آسمانهاى هفتگانه و كليدهاى آنها. و از كسى كه قوم خود را انذار نموده و نه پرى بود و نه آدمى، و از پنج چيزى كه در رحمى آفريده نشده اند، و از يك و دو و سه و چهار و پنج و شش و هفت و هشت و نه و ده و يازده و دوازده.

عمر ساعتى در فكر شد و آنگاه به آنان گفت: چيزى از عمر بن خطاب پرسيده ايد كه به آن آگاهى ندارد، ولى پسر عم رسول خدا صلى الله عليه و آله شما را از اين مطالبى كه پرسيده ايد خبر خواهد داد. پس نماينده اى به نزد آن حضرت فرستاده او را به نزد خود فراخواند، و چون آمد عمر جريان را خدمتش عرضه داشت، اميرالمومنين عليه السلام به يهوديان رو كرده و فرمود: مسائلتان را بر من عرضه بداريد، آنان همان سوالات ياد شده را مطرح كردند.

امام فرمود: آيا غير از اينها هم سوالاتى داريد؟

گفتند: نه اى پدر شبير و شبر!اميرالمومنين عليه السلام به آنان فرمود: اما قفلهاى آسمانها شرك ورزيدن به خدا است و كليدهاى آنها گفتار لا اله الا الله است.

و اما آن كسى كه قوم خود را ترسانده و نه پرى بوده و نه انسى، مورچه سليمان است.

و اما آن پنج موجود زنده اى كه در رحمى آفريده نشده اند آدم و حوا و عصاى موسى و ناقه صالح، و قوچ ابراهيم است.

و اما يك، خداى يگانه است كه او را شريكى نيست.

و اما دو؛ آدم و حواست.

و اما سه؛ جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل است.

و اما چهار؛ تورات و انجيل و زبور و قرآن است.

و اما پنج؛ نمازهاى پنجگانه واجب است.

و اما شش؛ قول خداى تعالى است: "و لقد خلقنا السموات و الارض و ما بينهما فى سته ايام"؛ [ سوره ق، آيه 37. ] بتحقيق آفريديم آسمانها و زمين را و آنچه كه در بين آنهاست در شش روز.

و اما هفت؛ قول خداى تعالى است: و بنينا فوقكم سبعا شدادا؛ [ سوره نبا، آيه 12. ]

و بنا نهاديم بر بالاى شما هفت آسمان محكم.

و اما هشت؛ قول خداى عزوجل است: و يحمل عرش ربك فوقهم يومئذ ثمانية؛ و عرش پروردگارت را آن روز هشت ملك برگيرند. [ سوره الحاقة، آيه 17. ]

و اما نه؛ آياتى است كه بر موسى نازل شده.

و اما ده؛ قول خداى عزوجل است: "و واعدنا موسى ثلثين ليله و اتممناها بعشر"؛ [ سوره اعراف، آيه 141. ] و با موسى سى شب وعده و قرار نهاديم، چون پايان يافت ده شب ديگر بر آن افزوديم.

و اما يازده؛ گفتار يوسف است به پدرش: انى رايت احد عشر كوكبا...؛ [ سوره يوسف، آيه 3. ] من در عالم خواب يازده ستاره ديدم و....

و اما دوازده؛ قول خداى عزوجل است به موسى: "فاضرب بعصاك الحجر فانفجرت منه اثنتا عشره عينا"؛ [ سوره بقره آيه 59. ] عصاى خود را بر سنگ زن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ بيرون آمد.

در اين موقع يهوديان گفتند: گواهى مى دهيم كه نيست خداى غير از خدا، اين كه محمد صلى الله عليه و آله فرستاده اوست و تو پسر عم رسول خدايى، و آنگاه به عمر گفتند: به خدا سوگند! او سزاوارتر است به اين مقام از تو. [ مناقب، سروى، قضاياه "ع" فى عهد الثانى. ]

/ 270