اينجا بايست تا على بيايد
مردى نزد عمر آمده و گفت: پيش از آنكه مسلمان شوم زنم را يك بار طلاق داده ام، و بعد از آن كه مسلمان شده ام نيز دو دفعه. "حال مى توانم با او ازدواج كنم و يا محلل لازم است"؟ عمر ساكت ماند. مرد گفت: پس چه مى گوئى؟عمر گفت: اينجا بايست تا على بيايد.
آن شخص ايستاد تا هنگامى كه اميرالمومنين عليه السلام تشريف آورد. عمر به آن مرد رو كرده گفت: حالا مسأله ات را از على بپرس. آن حضرت در پاسخ او فرمود: اسلام منهدم مى سازد هر چيزى را كه در حال كفر واقع شده، تو مى توانى يك بار ديگر با زنت ازدواج نمايى. [ مناقب، سروى، قضاياه عليه السلام فى عهد الثانى، ج 1، ص 495. ]
شماره طلاقهاى كنيزان
سروى در مناقب آورده: مردى نزد عمر آمده و از شماره طلاقهاى كنيزان پرسش نمود، عمر جوابش را نداد و به اميرالمومنين عليه السلام رو كرده و عرضه داشت: چند دفعه طلاق به اين مرد بگويم؟ آن حضرت با دو انگشت اشاره كرد؛ يعنى دو دفعه.عمر به آن مرد گفت: آيا اين مرد را مى شناسى؟ گفت: نه.
عمر گفت: اين مرد على بن ابيطالب صاحب مجد و بزرگى است. [ مناقب، سروى، قضاياه عليه السلام فى عهد الثانى، ج 1، ص 500. ]