احكام قضاياى مشتبه - قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدتقی شوشتری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


احكام قضاياى مشتبه

پيشوايى نااهلان

هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از دنيا رحلت نمود و ابوبكر خليفه شد، روزى مردى را كه شراب نوشيده بود نزد او آوردند تا بر او حد جارى كند. ابوبكر به وى گفت: آيا شراب نوشيده اى؟

گفت: آرى.

ابوبكر: چرا نوشيده اى با اين كه آن حرام است؟

مرد: من مسلمان هستم و منزلم در نزديكى قصبه اى واقع است كه اهل آن سامان، شراب نوشيده و آن را حلال مى شمرند، و من هرگز از حرام بودن آن اطلاعى نداشته ام، و اگر مى دانستم در دين اسلام حرام است حتما از آن اجتناب مى ورزيدم.

ابوبكر به عمر رو كرده گفت: در اين باره چه مى گويى؟

عمر گفت: مشكلى است كه علاج آن با حضرت على عليه السلام است.

ابوبكر به غلام خود گفت: برو على را به اينجا بخوان.

عمر گفت: ما نزد او مى رويم.

پس برخاسته همگى به نزد آن حضرت رفتند و سلمان فارسى "رضى" نيز در محضرش حضور داشت، آنان قصه را به سلمان گفتند و سلمان جريان را بر امام عليه السلام عرضه داشت؛ حضرت به ابوبكر فرمود: مردى با او بفرست تا وى را به تمام خانه هاى مهاجر و انصار بگرداند و هر كس كه آيه تحريم شراب را از قرآن برايش خوانده گواهى دهد، و اگر كسى نخوانده حدى بر او نيست. ابوبكر دستور آن حضرت را اجرا كرد و هيچ كس به آن گواهى نداد و مرد آزاد شد.

سلمان گفت: يا اميرالمومنين! اين گروه را ارشاد و هدايت كرديد، آن حضرت عليه السلام فرمود: آرى، خواستم تأكيد و توصيه اين آيه را در حق خود و اينان تجديد كنم: "افمن يهدى الى الحق ان يتبع امن لايهدى الا يهدى فمالكم كيف تحكمون". [ سوره يونس، آيه 35. ]

آيا كسى كه به سوى حق هدايت مى كند شايسته ترست كه پيروى بشود يا كسى كه هدايت نمى يابد مگر اين كه او را رهبرى كنند، شما را چه مى شود! چگونه حكم مى كنيد؟! [ امام صادق عليه السلام مى فرمايد: هيچ كس پيش از اميرالمومنين "ع" اين گونه قضاوت ننموده و اين اولين قضاوت آن حضرت "ع" پس از وفات رسول خدا "ص" بوده است. و شيخ مفيد "ره" در ارشاد آورده: اين خبر مورد اتفاق خاصه و عامه است. فروع كافى، كتاب الحدود، باب من زنى او سرق او شرب الخمر بجهاله، حديث 4. ارشاد، مفيد، قضاياه "ع"، فى عهد ابى بكر، ص 107. ]

بالمناسبه نقل مى شود كه:

در اغانى آورده: منظور بن زبان با زن پدر خود مليكه دختر سنان مرى ازدواج نموده از او هاشم و عبدالجبار وخوله بهم رسيد. تا زمان خلافت عمر، ماجراى او به عمر رسيد، عمر او را احضار نموده جريان را از او پرسيد، او به اصل قضيه اعتراف نموده ولى مدعى شد كه از حرمت آن اطلاعى نداشته است، عمر او را بازداشت نموده تا به هنگام نماز عصر، و آنگاه او را بر اين ادعايش سوگند داد و او چهل بار قسم ياد نموده او را آزاد كرد و آنان را از يكديگر جدا نمود. [ اغانى، ج 11، ص 99. ]

مؤلّف:

ولى اينجا چه جاى قسامه است!

گواهى مرد خصى

قدامه بن مظعون شراب نوشيده او را نزد عمر آوردند، دو نفر بر آن گواهى دادند؛ يكى عمر و تميمى كه خصى بود، و ديگرى معلى بن جارود، يكى از آنان گواهى داد كه او را در حال نوشيدن شراب ديده، و ديگرى كه او را در حال قى كردن شراب. عمر جمعى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله را طلبيده تا او را در حل اين مشكل يارى دهند، اميرالمومنين عليه السلام نيز با آنان تشريف آورد. عمر به آن حضرت رو كرده و گفت: يا اباالحسن! نظر شما در اين قضيه چيست؟ زيرا شما همان كسى هستيد كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در حقتان فرموده: يا على! قضاوت تو از تمام اين امت صحيح تر، و دانشت زيادتر مى باشد و اكنون اين دو شاهد در شهادتشان اختلاف است.

حضرت امير عليه السلام فرمود: در گواهيشان اختلافى نيست. و آن كسى كه برقى كردن شهادت داده بر آشاميدن گواهى داده است؛ زيرا قطعا شراب نوشيده كه آن را قى كرده است.

باز عمر گفت: آيا گواهى مرد خصى پذيرفته مى شود؟

امام عليه السلام فرمود: آرى. نداشتن ريش مانند نداشتن بعض از اعضاى ديگرست و زيانى به شهادت نمى رساند. [ فروع كافى، كتاب الشهادات، باب النوادر، حديث 2. ]

/ 270