قضايايى كه داراى احكام متعدد بوده و در ظاهر يك حكم توهم شده است - قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدتقی شوشتری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


قضايايى كه داراى احكام متعدد بوده و در ظاهر يك حكم توهم شده است

حكمهاى گوناگون

پنج نفر را در حال زنا گرفته نزد عمر آوردند، عمر دستور داد بر همه آنها حد جارى كنند، اتفاقا اميرالمومنين عليه السلام در آنجا حاضر و به قضيه ناظر بود، پس به عمر رو كرده، فرمود: اين حكم كه درباره آنان گفتى صحيح نبود.

عمر گفت: پس خودتان بر آنان اقامه حد كنيد.

امام عليه السلام يكى را پيش كشيده گردنش را زد و دومى را سنگسار نمود و به سومى صد تازيانه زد و به چهارمى پنجاه تازيانه، و پنجمى را فقط چند تازيانه. عمر در حيرت شده و مردم نيز در شگفت.

عمر گفت : يا اباالحسن! بر پنج نفر كه همگى مرتكب يك جرم شده بودند هيچ حد مختلف جارى كردى؟

آن حضرت عليه السلام فرمود: اما نفر اول كه گردنش را زدم كافر ذمى بود كه از شرايط ذمه خارج شده و حكمش كشتن است؛ و نفر دوم كه او را سنگسار كردم خودش زن داشت و زنايش محصنه بود و حكمش سنگسار است؛ و نفر سوم كه به او صد تازيانه زدم زن نداشت و نفر چهارم كه به او نصف حد زدم غلام بود و حكمش نصف حد است؛ و نفر پنجم كه او را تعزير نمودم ديوانه بود و حدى نداشت وليكن لازم بود به چند تازيانه تنبيه شود. [ فروع كافى، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث 26. تهذيب، كتاب الحدود، حدود الزنا، حديث 188. ]

بالمناسبه نقل مى شود كه: عبدالرحمن بن حسان بن ثابت و عبدالرحمن بن حكم بن ابى العاص يكديگر را به زنا متهم كردند، ماجرايشان به معاويه رسيد. معاويه به فرمانبردار خود، مروان دستور داد تا آنان را تنبيه كند. مروان، عبدالرحمن بن حسان را هشتاد تازيانه زد، و عبدالرحمن بن حكم را بيست تازيانه، بعضى به عبدالرحمن گفتند: اين تبعيضى كه مروان بين تو و بردارش روا داشته فرصتى است كه مراتب را به معاويه گزارش كرده تا مروان را مجازات كند. عبدالرحمن بن حسان در پاسخ آنان گفت: به خدا سوگند چنين نخواهم كرد؛ زيرا مروان به من حد مردان آزاد زده و برادرش را نصف حد برده، و با اشاعه اين سخن، دل مروان را به درد آورد! [ كامل مبرد، ج 1، ص 154. ]

زناى نابالغ

پسرى نابالغ با زنى شوهردار زنا كرد، عمر دستور داد زن را سنگسار كنند. اميرالمومنين به وى فرمود: سنگسارى بر او روا نيست تنها او را تازيانه مى زنند؛ زيرا زنا كننده نابالغ بوده است. [ مناقب، سروى، قضاياء "ع" فى عهد الثانى. ]

/ 270