هنگامى كه حضرت امير عليه السلام خواست ابن عباس را براى احتجاج با خوارج بفرستد به او فرمود: از روى قرآن با آنان بحث نكن؛ زيرا قرآن معانى بسيار دارد، تو مى گويى و آنان مى گويند، وليكن از سنت رسول خدا صلى الله عليه و آله با ايشان احتجاج كن كه از آن گريزى ندارند. [ نهج البلاغه، بخش نامه ها 77. فرمايش آن حضرت كاملا صحيح است. همچنانكه مى بينيم فرقه هاى مختلف همه به قرآن تمسك مى كنند. و با توجه به اين نكته عمر نگذاشت رسول خدا "ص" به هنگام وفات وصيت كند، و گفت: كتاب خدا ما را كافى است و خود عمر پس از رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله وفات آن حضرت را انكار كرد با اينكه آن مورد تصريح آيات محكمه و واضحه قرآن بود "مولف". ]
قبيله باهله
در صفين نصر آمده: قبيله باهله از شركت نمودن در جنگ صفين به همراه اميرالمومنين عليه السلام اكراه داشتند. امام عليه السلام به آنان فرمود: خدا را شاهد مى گيرم كه هم شما با من دشمنيد هم من با شما، اينك هداياى خود را برداريد و به سوى ديلم خارج شويد. [ صفين، نصر بن مزاحم، ص 116. ]