اقرار
اقرار ضمنى
مردى غلام خود را نزد حضرت امير عليه السلام برد و گفت: اين غلام من بدون اجازه ام ازدواج كرده است.حضرت به او فرمود: آنان را از هم جدا كن.مولا به غلام رو كرده و گفت: اى دشمن خدا زنت را طلاق بده!
اميرالمومنين عليه السلام فرمود: تو چه گفتى؟
مولا: گفتم زنت را طلاق بده.على عليه السلام به غلام رو كرده و به او فرمود: تو الان اختيار دارى، مى خواهى زنت را طلاق ده و مى خواهى او را بگذار.
مولا گفت: يا اميرالمومنين! چگونه حقى را كه متعلق به من بود به ديگرى واگذار نمودى؟
فرمود: درست است ولى آن به اقتضاى اقرار خودت بود؛ زيرا وقتى كه به غلام گفتى زنت را طلاق بده به ازدواج او اقرار كرده اى. [ تهذيب، ج 7، ص 352، حديث 64. ]