پرنده عيسى
و نيز از آن حضرت عليه السلام پرسيدند: كدام پرنده بود كه نه جوجه اى داشت و نه فرعى و نه اصلى؟فرمود: پرنده عيسى بود كه خداوند در قرآن مى فرمايد: واذ تخلق من الطين كهيئه الطير باذنى فتنفخ فيها فتكون طيرا باذنى [ شرح نهج البلاغه، ابن ميثم، ج 1، ص 269. ] و زمانى كه مى ساختى اى عيسى از گل مانند مرغى به دستور من، پس در آن مى دميدى و مرغى زنده مى شد به فرمان من.
ستمگران
روزى در زمان خلافت عثمان حذيفه به حضرت امير عليه السلام گفت: يا على! پس از گذشت ساليانى ديشب معنا و مفهوم گفتار شما را كه در حره به من گفتيد: چگونه خواهى بود اى حذيفه! زمانى كه چند عين بر يك عين ستم كنند در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله ميان ما نباشد فهميدم، كه ديدم عتيق "ابوبكر" و پس از او عمر كه اول نامشان عين است در تصدى خلافت بر شما پيشى گرفتند.امام عليه السلام به وى فرمود: فراموش كردى عبدالرحمن بن عوف را كه سهمى بزرگ در خلافت عثمان داشت و در روايتى آمده كه فرمود: و بزودى عمر و بن عاص با معاويه فرزند زن جگرخوار بر آنان اضافه خواهد شد كه اينها عين هايى هستند كه در ظلم و ستم بر من دست به دست هم دادند. [ مناقب، سروى، ج 1، ص 425، فى اخباره "ع" بالغيب. ]
آرى، و از پاسخهاى آن حضرت عليه السلام در اين زمينه، علم مسائل لغزى و معمايى پديد آمده است.