اجزاى حرام گوسفند
روزى اميرالمومنين عليه السلام به بازار قصابها گذر نموده آنان را از فروختن هفت چيز از گوسفند نهى كرد:1- خون.
2- گوشه هاى دل.
3- سپرز.
4- رگ نخاع.
5- غده ها.
6- خصيه ها.
7- آلت نرى.
يكى از قصابها گفت: يا اميرالمومنين! سپرز و كبد يكى هستند و فرقى بين آنها نيست.
امام عليه السلام به او فرمود: چنين نيست اكنون دو ظرف آب برايم بياور دو ظرف آب، و كبد و سپرزى براى آن حضرت آوردند، آنگاه فرمود: كبد و سپرز را از وسط بشكافيد و سپس دستور داد آنها را در آب بخيسانند، و چون چنين كردند كبد سفيد شده چيزى از آن كم نگرديد ولى سپرز سفيد نشده و تمامش مبدل به خون گرديده و به صورت پوست و مقدارى رگ درآمد، در اين هنگام آن حضرت عليه السلام به معترض رو كرده و فرمود: اين كه ديدى فرق آنها بود، كبد گوشت است و سپرز خون. [ فروع كافى، ج 6، ص 253، ح 2. ]
حيا و عفت زنان
سروى در مناقب آورده: چهل زن نزد عمر رفته از او از شهوت آدمى پرسش نمودند.عمر گفت: مرد داراى يك جزء و زن داراى نه جزء است.
پرسيدند، پس چگونه است كه مردان از انواع زنان دائم و متعه و كنيز استفاده مى كنند ولى براى زنان جزء يك مرد جايز نيست؟!
عمر پاسخشان را ندانست، از اميرالمومنين عليه السلام سوال كرد اميرالمومنين به آنان دستور داد هر كدام ظرفى پر از آب بياورند، و آنگاه فرمود تا همه آبها را در ظرف بزرگى بريزند و سپس به هر يك فرمود: حالا هر كدامتان آبى را كه ريخته ايد بردارد.
گفتند: قابل تميز نيست.
امام عليه السلام نتيجه گرفت كه اگر آن قانون نبود فرق بين اولاد و نسب ممكن نبود و ميراث و نسب باطل مى گشت. [ مناقب، سروى، ج 1، ص 492. ]