هنگامى كه حضرت امير عليه السلام بر اهل بصره پيروز گرديد و اسيرانشان را آزاد كرد بعضى از ياران آن حضرت به امام عليه السلام عرضه داشتند: چگونه خونهاى آنان بر ما حلال بود ولى اسيرانشان بر ما حرام؟ حضرت فرمود: چگونه حلال باشد بر شما زنان و فرزندانى كه در مملكت اسلام و مسلمانان زندگى مى كنند، آنچه را كه دشمن در لشكرگاه خود بر جاى گذاشته براى شما غنيمت است، ولى آنچه كه در خانه ها پنهان كرده بر شما حلال نيست. و چون بر گفتار خويش اصرار ورزيدند آن حضرت عليه السلام به منظور اسكات آنان به ايشان فرمود: پسر بر عايشه "همسر رسول خدا" قرعه بزنيد، قرعه به نام هر كس در آمد عايشه را به او خواهم داد. آنان به خود آمده توبه و استغفار نموده و از نزد آن حضرت خارج شدند. [ وسائل، ج 11، ص 55، حديث 3. ]
اعور
مردى نزد حضرت امير عليه السلام آمده گفت: من هم شما را دوست دارم و هم فلان دشمنتان را.امام عليه السلام به او فرمود: تو الان اعور "يك چشمى" هستى، يا تمام كور شو و يا تمام روشن. [ مسطرفات سرائر، ص 149. ]