نسبت يگانگى به خداوند - قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدتقی شوشتری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


نسبت يگانگى به خداوند

در روز جنگ جمل هنگامى كه اميرالمومنين عليه السلام سرگرم تدبير امور جنگ بود، مردى اعرابى برخاست و گفت: يا اميرالمومنين! آيا مى گويى خدا يگانه است؟

در اين موقع مردم از هر سو زبان به اعتراض گشوده به او گفتند: آيا نمى بينى آنچه را كه اميرالمومنين عليه السلام در آن است از پريشانى دل و پراكندگى حواس؟!

امام عليه السلام به آنان فرمود: او را واگذاريد كه ما آنچه از دشمن مى خواهيم اين اعرابى از آن پرسيده است. آنگاه به مرد عرب فرمود: نسبت يگانگى به خداوند چهار قسم است؛ دو قسم آن رواست و دو قسم ديگر ناروا. اما آن دو كه روا نيست، يكى نسبت يك است كه در برابر دو مى باشد، و وجه نارواييش اين است كه خدا دو ندارد و در باب اعداد يكى كه دو ندارد داخل در اعداد نبوده به آن يك گفته نمى شود. و ديگرى يكى كه مراد از آن، نوعى از جنس باشد و اين هم روا نيست؛ زيرا اين تشبيه به مخلوقات است و خداوند از آن منزه است.

و اما آن دو قسمى كه رواست يكى اين است كه مقصود از نسبت يگانگى نظير نداشتن در اشياء و مخلوقات باشد، و ديگرى اين كه گويند خداوند احدى المعنى است كه مقصود عدم انقسام در وجود و انديشه و خيال باشد، و پروردگار ما اين چنين است. [ توحيد، صدوق، باب 3، حديث 3. ]

پرسشهاى اسقف نجران

پيشوا و عالم بزرگ طائفه نجران نزد عمر آمده و از او سوالاتى كرد عمر پاسخش را ندانسته او را به نزد حضرت امير عليه السلام رهبرى نمود، اسقف در محضر آن حضرت عليه السلام پرسشهاى خود را مطرح كرد، و اينك قسمتى از سوالاتش:

مرا خبر ده از چيزى كه در دست مردم دنياست و از آن استفاده نموده و همچون ميوه هاى بهشتى در آن كم و كاستى پيدا نمى شود؟

اميرالمومنين عليه السلام به او فرمود: آن قرآن است كه اهل دنيا تمام نيازمنديهاى خود را از آن مى گيرند و نقصانى در آن ظاهر نمى شود.

پرسيد: اول خونى كه روى زمين ريخته شده چه خونى بوده؟

آن حضرت عليه السلام فرمود: شما نصارى معتقديد كه آن، خون هابيل فرزند آدم بوده كه برادرش قابيل او را كشته است ولى چنين نيست، بلكه اول خونى كه روى زمين ريخته شده خونى بوده كه از رحم حوا به هنگام تولد قابيل خارج شده است.

اسقف گفت: راست گفتى.

/ 270