آموخت نجوم
سيد رضى "ره" در نهج البلاغه [ خطبه، 76. ] آورده: هنگامى كه حضرت امير عليه السلام عازم بر جنگ با خوارج بود مردى از ياران آن حضرت خدمتش عرضه داشت: اوضاع نجوم و ستارگان دلالت بر نحوست و بدى دارد و بر تو مى ترسم اگر امروز حركت كنى به مقصودت نرسى و بر دشمنت پيروز نگردى.اميرالمومنين عليه السلام به او فرمود: آيا گمان دارى كه تو ساعتهاى نيك و بد را دانا هستى و در نتيجه مردم را به خوبيها و بديها رهنمون مى شوى؟ كسى كه تو را در اين پندار تصديق كند قرآن را تكذيب نموده و از استعانت به خداى متعال در راه رسيدن به محبوب و دفع مكروه بى نياز مى شود و شايسته است كه عمل كنندگان به قول تو، تو را حمد و ستايش كنند نه پروردگارشان را؛ زيرا اين تو هستى كه آنان را به خوشيها و خوبيها رسانده اى و از صدمه ها و زيانها ايمن گردانده اى. و آنگاه به مردم رو كرده و و فرمود: برحذر باشيد از آموختن نجوم! مگر به منظور استفاده در راههاى زمين يا دريا؛ زيرا ياد گرفتن آن در غير اين صورت به كهانت دعوت مى كند، دعوت مى كند، و منجم مانند كاهن است، و كاهن مانند ساحر و ساحر مانند كافر، و كافر در آتش است. و سپس فرمود: اى مردم! با نام خدا به سوى مقصد حركت كنيد.
مؤلّف:
آنچه كه از اين گفتار امام و نيز سخنان اهل بيت معصومينش عليهم السلام استفاده مى شود، اين است كه ستارگان علائمى هستند از بعض حوادث و پديده ها نه آن كه بطور استقلال موثر در وقوع وقايع و پديده ها باشند، و البته مى توان آثار شوم آنها را با صدقه دادن و دعا و تضرع به درگاه خداوند مدبر و مسخر آنها برطرف نمود.چنانچه ابن اسباط از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود: من با مردى ستاره شناس در قطع زمينى شريك بوديم، اخترشناس تقسيم زمين را به تاخير مى انداخت تا به خيال خودش او در ساعتى نيك خارج شده و مرا در ساعتى بد بيرون برد تا قسمت بهتر نصيب او گردد. سرانجام به گمان خودش در چنين ساعتى خارج شديم و زمين را تقسيم كرديم و اتفاقا قسمت بهتر سهم من شد، منجم حيرت زده دست بر دست مى زد و مى گفت: من تاكنون مانند چنين روزى نديده بودم؛ زيرا من ستاره شناس هستم و تو را در ساعتى شوم و خودم را در ساعتى نيك بيرون آوردم و حال مى بينم قطعه بهتر نصيب تو شده است!
امام صادق عليه السلام به او فرمود: اينك براى تو حديثى نقل كنم: پدرم از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت كرده كه فرمود: هر كس بخواهد خداوند بديهاى روز او را از او بر طرف سازد در اول روز به فقرا صدقه بدهد، و هر كس بخواهد خداوند بديهاى شب را از او برطرف كند اول شب صدقه بدهد. و من موقعى كه خواستم از خانه خارج شوم صدقه دادم. و بدان كه اين حديث من به مراتب نجوم تو بهتر و سودمندترست. [ وسائل، ج 6، باب 12، ابواب صدقه، حديث 1. ]
آرى، و كسى را كه خداوند درباره اش اراده و تقديرى نموده خبر دادن منجم و پيشگيريهاى خودش براى دفع آن خطر از او كمترين فايده و نتيجه اى به حالش نخواهد داشت. و در اين خصوص داستان فرعون و نمرود معروف است، كه منجمين ويژه فرعون به او خبر دادند كه مولدى در بنى اسرائيل به دنيا خواهد آمد كه تو و تخت و تاجت را نابود خواهد كرد، فرعون به منظور جلوگيرى از اين خطر نوزادان بى گناه را سر بريد، و جنايت را از حد گذراند، ولى كيست و كدام انديشه است كه بتواند از دست تواناى قادر متعال جلوگيرى كند، پس چنان شد كه يگانه دشمن موعود خود را در خانه خويش پرورش داده و بزرگ نمود: فالتقطه آل فرعون ليكون لهم عدوا و حزنا؛ [ سوره قصص، آيه 8. ] اهل بيت فرعون "آسيه" موسى را از دريا برگرفت تا در نتيجه دشمن و مايه اندوه آل فرعون شود. و در اين خصوص تاريخ، وقايع بسيار زيادى را ثبت كرده كه اگر بخواهيم نقل كنيم به درازا خواهد كشيد، و به قول معروف مثنوى هفتاد من كاغذ شود.
طب و بهداشت
1- حضرت امير عليه السلام فرمود: به خوردن ماهى مداومت مكنيد؛ زيرا بدن را آب و لاغر مى كند. [ فروع كافى، كتاب الاطعمه، باب السمك، حديث 5. ]2- خوردن گردو در گرماى شديد حرارت داخلى را تهييج، و در بدن ايجاد دمل مى نمايد، و خوردن آن در زمستان كليه ها را گرم و برودت را دفع مى كند. [ فروع كافى، ج 6، ص 340، حديث 1. ]
3- هر گاه مسلمان ضعيف شود گوشت و شير بخورد. [ فروع كافى، ج 6 ص 316 حديث 2. ]
4- با خوردن بنفشه حرارت تب را بشكنيد. [ فروع كافى، ج 6، ص 522، حديث 11. ]
5- نخوردن شام موجب ضعف و خرابى بدن مى شود. [ فروع كافى، ج 6، ص 317 حديث 8. ]
6- شير گاو دواست، و نيز فرمود: پيه هاى گاو دردآور و روغن و شيرش شفابخش است. [ فروع كافى، ج 6، ص 337، حديث 1. ]
7- كسى كه در اول صبح 21 دانه كشمش بخورد مريض نمى شود. [ فروع كافى، ج 6، ص 351، حديث 1. ]
8- سيب بخوريد كه معده را دباغى مى كند. [ فروع كافى، ج 6،ص 357، حديث 11. ]
9- خوردن گلابى قلب ناتوان را قوى و معده را پاكيزه مى كند. [ فروع كافى، ج 6، ص 357، حديث 1. ]
10- سعتر براى معده كرك مى شود مانند كركهاى حوله. [ فروع كافى، ج 6، ص 375، حديث 1. ]
11-در گرمابه بر پشت نخوابيد كه آن پيه كليه ها را آب مى كند، و پاهاى خود را با سفال نساييد كه رگ جذام را تحريك مى نمايد. [ فروع كافى، كتاب الزى، باب الحمام، حديث 19. ]
12- قبل از خوردن غذا نمك بخوريد، اگر مردم خواص نمك را مى دانستند آن را بر ترياق مجرب مقدم مى داشتند. [ فروع كافى، ج 6، ص 326، حديث 4. ]
13- طول دادن نشستن به هنگام تخلى بواسير مى آورد. [ خصال باب الواحد، حديث 65. ]
14- غده ها را از گوشت بيرون بياوريد كه خوردن آنها رگ جذام را تحريك مى كند. [ فروع كافى، ج 6، ص 254، حديث 5. ]
15- در برابر خورشيد قرار نگيريد كه رنگ بدن را متغير، لباس را پوسيده و بيمارى پنهان را آشكار مى سازد. [ خصال، باب الثلاثه، حديث 44. ]
16- خوردن غذاهاى رنگارنگ و متنوع شكم را بزرگ و اليه ها را سست مى كند. [ فروع كافى، ج 6، ص 317، حديث 8. ]
و نيز امام صادق عليه السلام به پيرمردى كه به علت افتادن دندانهاى پيشينش قادر بر اداى حروف بطور صحيح نبود فرمود: بر تو باد به خوردن تريد كه آن سازگار است و بپرهيز از خوردن چربى كه با پيرى نمى سازد. [ فروع كافى، ج 6، ص 335، حديث 5. ]
و روايت شده كه آن حضرت عليه السلام درباره اهميت علم طب فرموده: "العلم علمان علم الاديان و علم الابدان"؛ [ اين تعبير از رسول خدا "ص" نقل شده، و آنچه از اميرالمومنين "ع" در اين باره آمده چنين است: قال اميرالمومنين "ع" العلوم اربعة: الفقه للاديان، و الطب للابدان و النحو للسان و النجوم لمعرفة الازمان "بحار، ج 1، ص 218". ]
دانش بر دو گونه است: دانش دين و دانش بدن.