تقسيم بيت المال - قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدتقی شوشتری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


تقسيم بيت المال

آن روز كه اميرالمومنين عليه السلام در جنگ جمل بر دشمن خويش پيروز گرديد با گروهى از ياران مهاجر و انصار خود وارد بيت المال بصره شد و در كنار درهمها و دينارها ايستاد و زمانى به آنها خيره شد و آنگاه سكه هاى طلا و نقره را چنين مخاطب ساخت: اى درهمهاى سفيد! و اى دينارهاى زرد! غير مرا مغرور كنيد. و پس از چند لحظه ديگر كه نگاهش را ادامه داد، به همراهان خود فرمود: اينها را بين اصحاب من و كسانى كه با من هستند پانصد تا پانصد تا قسمت كنيد و چون دستور را اجراء كردند كاملا درست بوده، يك درهم كم نيامد، و تعداد مردان دوازده هزار نفر بود. [ مروج الذهب، ج 2، ص 371. ] و روشن است كه اين قضيه موقعى جزء اين فصل محسوب مى شود كه مقدار سكه ها كه بالغ بر شش ميليون است بر آن حضرت معلوم باشد، مانند عدد اصحابش، وگرنه جزء معجزات و اخبار غيبيه آن حضرت به حساب مى آيد. مانند داستانى كه سروى در مناقب [ مناقب، سروى، ج 1، ص 419، فى اخباره "ع" بالغيب. ] آورده: كه آن حضرت در ابتداى خلافتش در مدينه به منبر رفت و به ياران و شيعيان خود فرمود: ميان صفها گردش كنيد و به مردم بگوييد آيا كسى از خلافت من ناراضى است؟

در اين هنگام فرياد مردم بلند شده همگى به يك صدا گفتند: خدايا! ما از پيامبرت و پسر عمش راضى و خشنود هستيم و فرمانشان را به جان و دل مى پذيريم.

آنگاه امام عليه السلام به عمار فرمود: اى عمار برخيز! و در بيت المال برو و به هر نفر سه دينار بده و براى خودم نيز سه دينار بياور.

عمار با ابوالهيثم و گروهى ديگر از مسلمانان به طرف بيت المال رفته و حضرت نيز از منبر پايين آمد و رهسپار مسجد قبا گرديد و در آنجا به نماز و نيايش و دعا مشغول شد. عمار با همراهانش وارد بيت المال شده و سيصد هزار دينار در آن يافتند و تعداد مردم را نيز صد هزار نفر. "هر نفر سه دينار". در اين هنگام عمار به حاضران رو كرده و گفت: به خدا سوگند آن حضرت نه از تعداد مردم اطلاعى داشته و نه از مقدار دينارها، و اين خود نشانه و آيتى است كه حقانيت او را اثبات نموده بر شما واجب مى كند، مطيع و فرمانبردار او باشيد. از آن ميان طلحه و زبير و عقيل از گرفتن دينارها امتناع ورزيدند. [ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه از ابوهريره نقل كرده كه مى گويد: هشتصد هزار درهم از ابوموسى اشعرى نزد عمر آوردم. عمر گفت: چقدر پول آورده اى؟ گفتم: هشتصد هزار درهم. عمر چند بار با تعجب گفت: هشتصد هزار درهم! آنگاه به من گفت: واى بر تو! هشتصد هزار درهم چقدر است؟ گفتم: صد هزار درهم و صد هزار درهم.... و هشت دفعه آن را تكرار كردم. پس مبلغ در نظر عمر مهم و زياد آمد.

شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 3: ص 113، در ذيل خطبه: لله بلاد فلان.]

تبديل يك هشتم به يك نهم

حضرت امير عليه السلام بر منبر خطبه مى خواند، مردى از آن حضرت عليه السلام پرسيد؛ شخصى وفات كرده و زنى و پدر و مادرى و دو دختر از خود بر جاى نهاده، سهم زن چقدر مى شود؟

حضرت فرمود: يك هشتم او به يك نهم مبدل گرديد. و اين مسأله به مسأله منبريه شهرت يافت.

"سروى" در بيان تبديل يك هشتم به يك نهم مى گويد: سهم پدر و مادر، يك سوم است و سهم دو دختر دو سوم و سهم زن يك هشتم. و روشن است كه در اين صورت فرض مسأله از واحد صحيح زيادتر بوده، بنابراين مخرج از روى 27 تقسيم مى گردد و به ترتيب 3 از 27 براى زن، و 16 از 27 براى دو دختر و 8 از 27 براى پدر و مادر بطور مساوى. [ مناقب، سروى، ج 2، ص 268. توضيح: چون فرض مسأله 8/1 از واحد صحيح زيادتر شده پس از هر سهمى به نسبت كاسته گرديده و مخرج از روى 27 تقسيم شده، و در نتيجه سهم زن 72/1 از 8/1 كم شده وبه 9/1 تبديل يافته و سهم پدر و مادر 27/1 و سهم دو دختر 27/2 كم شده و به ترتيب به 27/8 و 27/16 مبدل شده اند "مترجم" و روشن است كه پاسخ مسأله طبق عقيده عامه داده شده بر مبناى عول يعنى زيادى سهام از اصل تركه و وارد ساختن نقص بر تمام ورثه. و چون عول در مذهب شيعه صحيح نيست از اين جهت ابن شهر آشوب در ذيل روايت گفته كه پاسخ آن حضرت يا بطور استفهام بوده نه حكمى جزمى، يا بنا به گفته خلفاى سابق بوده از جهت تقيه. و يا اينكه سائل، پاسخ مسأله را طبق راى كسانى خواسته كه قائل به عول بوده اند. مولف. ]

/ 270