عمر به على اشاره كرد - قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدتقی شوشتری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


عمر به على اشاره كرد

عمر خليفه بود، جوانى يهودى بر او وارد گرديد در هنگامى كه عمر در مسجدالحرام نشسته و گروهى از مردم به دورش حلقه زده بودند، جوان يهودى گفت: مرا به داناترين مردم به خدا و پيامبر خدا و كتاب خدا هدايت كن.عمر با دست به اميرالمومنين اشاره كرد. جوان به نزد آن حضرت آمده و پرسشهاى خود را مطرح كرد و از جمله آنها اين سه تا سوال بود: يا على! مرا آگاه كن از اول درختى كه روى زمين روئيده و اول چشمه اى كه روى زمين جارى شده و اول سنگى كه بر روى زمين قرار گرفته است.

حضرت امير عليه السلام به وى فرمود: اما سوال تو از اولين درخت؛ يهوديان مى گويند: درخت زيتون بوده ولكن خلاف گفته اند. بلكه اولين درخت نوعى درخت خرما بوده كه حضرت آدم آن را از بهشت آورده و در زمين كاشته و تمام نخلهاى روى زمين از آن به عمل آمده است.

و اما سوال تو از اولين چشمه، يهوديان مى گويند: آن چشمه اى است كه در بيت المقدس در زير سنگى قرار دارد ولكن دروغ گفته اند، بلكه اولين چشمه، آب حيات بوده كه هر كس از آن بياشامد حيات جاودان مى يابد و حضرت خضر كه پيشرو ذوالقرنين بود آن را يافته از آن آشاميد و ذوالقرنين بر آن دست نيافت.

و اما سوال سوم؛ يهوديان مى گويند: سنگى است كه در بيت المقدس قرار دارد ولكن چنين نيست، بلكه اولين سنگ حجرالاسود بوده كه حضرت آدم آن را از بهشت به همراه خود آورده و در ركن قرار داده و مردم آن را زيارت مى كنند، و آن از برف هم سفيدتر بوده ولى در اثر گناهان مردم اين چنين سياه شده است.

هر طرف روى خداست

پس از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله بزرگ علماى نصارى به همراه صد تن از نصارى به مدينه آمده و از ابوبكر سوالاتى نمودند، ابوبكر پاسخ آنان را ندانسته، ايشان را به نزد حضرت امير عليه السلام رهبرى كرد.

تازه واردين به محضر اميرالمومنين عليه السلام شرفياب شده سوالات خود را مطرح كرده پاسخ كافى دريافت نمودند، و اينكه يكى از پرسشهايشان: بگو روى خدا به كدام طرف است؟

على عليه السلام مقدارى هيزم و آتش خواست و هيزمها را مشتعل نموده آنگاه به عالم نصرانى گفت: روى اين آتش كدام طرف است؟نصرانى گفت: تمام اطرافش روى آن است.

حضرت امير عليه السلام فرمود: اين آتش كه يكى از آفريده ها و مصنوعات خداست روى معينى ندارد، پس چه رسد به خالق و آفريدگار آن كه مشابهتى با آن نداشته با هم قابل قياس نيستند. و سپس فرمود: "ولله المشرق و المغرب فاينما تولوا فثم وجه الله ان الله واسع عليم"؛ [ سوره بقره، آيه 115. ] خاور و باختر از خداست، به هر طرف روى بياوريد آنجا روى خداست، همانا خدا گشايش دهنده و داناست. [ توحيد، صدوق باب 28، نفى المكان، حديث 16. ]

/ 270