دو غلام كه يكى از بيت المال و ديگرى از مردى بود، از اموال بيت المال دزيد كردند، اميرالمومنين عليه السلام فرمود: بر غلام بيت المال حدى نيست؛ زيرا بعضى از مال خدا بعض ديگرش را خورده و آن ديگر را پيش خوانده دستش را قطع كرد سپس فرمود: به او گوشت و روغن بخورانند تا زخمش خوب شود. [ فروع كافى، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث 24. ]
زندانى كردن دزد
دزدى را نزد عمر آوردند، عمر يك دستش را قطع كرد، بار ديگر دزدى نموده او را نزد عمر آوردند، يك پايش را قطع كرد؛ بار سوم نيز عمر خواست دست ديگرش را قطع كند، اميرالمومنين عليه السلام به وى فرمود: چنين نكن؛ زيرا يك دست و يك پايش را بريده اى وليكن او را زندانى كن. [ مناقب، سروى، قضاياه "ع" فى عهد الثانى. ]