علم، عقل، دین نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
حركت ميكند سفر كنيم، يا يك سال ديگر فلان كار را بكنيم. اين تصميم را «الان» داريم يعني قبل از رسيدن وقت انجام آن و در درون ما است و شايد هيچكس آن را نداند. در مورد خدا، علماش ازلي است، و هم انتخاب او عزماش هم ازلي است. - اما اراده به معناي ايجاد و اجراء فعل، در ما به معناي تحريك عضلات است. فعلي را كه يك سال قبل تصميم بر انجام آن گرفتهايم، الان اراده ايجادش را ميكنيم. با اراده تحريك عضلاتمان تحريك عضلات الان، صورت ميپذيرد. يعني وقتي اراده ايجاد فعل در خارج، فعل ما است، در خدا هم اراده ايجاد، همان فعل خدا است. اين اراده اجراء و ايجاد، از صفات فعل او است. و مانند خود فعلش حادث است. چون با فعل همزمان است: إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (نحل/40) .مثالي ديگر: در انسان دو نوع اراده است: يك وقت، چيزي را ميخواهيم در «تخيلات» خود ايجاد كنيم، و گاهي هم ميخواهيم آن را در «خارج»، پديد آوريم. آنجا كه در خارج ميخواهيم كاري را انجام دهيم، براي بدن هم زحمت و رنج دارد، اما چيزي را كه در تخيل ايجاد ميشود، اينطور نيست. مهندسي كه نقشهاي را ميكشد يا سخنراني كه جملات خود را در ذهن مرتب ميكند و ميسازد و تصميم بر انجام آن ميگيرد، خيلي براي آن زحمت نميكشد. مهندس ساختمان پول ميگيرد تا براي ساختمان نقشه خوبي را فكر كند، يا در مكانيك، فلان موتور را فكر كند و طراحي نمايد. اينها در ذهن است. اگر هم زحمت دارد كم است؛ اما زحمت اين كار با افعال بدني قابل مقايسه نيست. افعال بدني و تحريك عضلات، زياد زحمت دارد؛ اما