علم، عقل، دین نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ممكن است تصورات حسي، در مواردي خاص، خطا باشد.علاوه بر آن، ثابت كرديم كه ما فهم و تصوري از نامحدود داريم. كلمه نامحدود، براي ما، كلمهاي بيمعني نيست، چه رسد به تصور خدا به معني «كسي كه جهان از اوست» و او، خالق و سازنده جهان و جانبخش به جانداران آن است!3ـ در مرحله سوم درباره تصور انسانها نسبت به خدا سخن گفته شد که «بعضي از اين تصورات موجود درباره خدا ميان مذاهب و اديان تحريف شده و يا ساختگي و يا در فلسفههاي قديم و جديد»، خلاف واقع بوده و در خود تناقض دارد؛ لذا نميتوان اين نوع تصورات و مفاهيم درباره خدا را موضوع بحث اثبات خدا قرار داد. مثل تصور مشركان، يا تصور اديان الهي تحريف شده به اينكه خدا هم شبيه يك انسان است و در عرش زندگي ميكند. با توجه به اينكه خدا را، خالق آسمان و زمين و عرش ميدانند، چگونه ممكن است خالق چيزي، خودش درون آن چيز، باشد. مثل اينكه بگوييم مادري نوزادي آورده كه خودش داخل رحم نوزادش است؛ يعني چنين تصوري از خدا؛ در خود تناقض دارد. «خالق مخلوقات»، ممكن نيست خود، شبيه مخلوقات باشد. خودش ساخته شده يا در مكان و زمان خاص باشد؛ زيرا اگر چنين باشد خود نيازمند به خالق است.
4ـ فيلسوفان ارسطويي نيز خدا را سر سلسله موجودات و در سلسله موجودات دانستهاند كه با نخستين سلسله، مشابهت و مسانخت دارد؛ زيرا معتقدند كه علت، حتي اگر خدا هم باشد، بايد با معلول خود شباهت و مسانختي داشته باشد. گفتهاند در موجودات شبيهترين موجود به خدا عقل