علم، عقل، دین نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اختيار آنها و لذا جبراً و ضرورةً آن معلول هاي خاص از آنها سر ميزند مثلاً آتش گرم ميکند و ميسوزاند و آب خنک ميکند و طراوت ميدهد اما چون اين فعاليت، در «حيوان و عوامل مادي»، ضرورة و قهراً و جبراً است اگر آتش کسي را بسوزاند هرگز عقلاء، آتش را ملامت و مجازات نميکنند و همچنين اگر از طريق آتش نفعي ايجاد شود مثلاً گوشتي کباب شود باز انسانهاي عاقل، آتش را ستايش نميکند چون آتش در اين کار، اختياري از خود ندارد همچنين حيوانات اگر گاو باز با علف خوردن شير زيادي نصيب مالکش کند از گاو تشکر نميکنند و يا اگر گاو از صداي بلندش، کسي از خواب بيدار شود و ناراحت شود گاو را مجازات نميکنند چون حيوانات مجبور به پيروي غريزه هستند و اختيار و آزادي از خود ندارند و صدور فعل از آنها باختيارشان نيست و لذا بخاطر صدور فعل از آنها که لازمه وجودشان است گاو و يا آتش را تشويق يا مجازات نميکنند اما «انسان» چون صدور اراده و يا ترک اراده، به اختيارش بستگي دارد تا از اين دو کدام را اختيار کنند اگر مرجوح عقلي را انتخاب کنند مستحق مجازات ميشود و اگر برخلاف ميل غريزي، احترام به حقوق طبيعي ديگران را انتخاب کردند مورد ستايش و تشويق واقع ميشوند و تمام دادگاهها و تشويق و مجازات ها و حتي بهشت رفتن ها و جهنم رفتن ها به همين خاطر (آزادي انتخاب ميان راهنمايي عقل و ميل غريزي است) - اما فيلسوفان ارسطوئي از آنجا که فرقي ميان «فاعل مختار» همچون انسان و «فاعل موجب»، همچون حيوانات قائل نيستند همه علت ها را علت هاي ايجابي و موجب ميدانند که صدور فعل