علم، عقل، دین نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
(و اراده فعلي ايجاد)، ديگر ترک، بر امکان خود، حتّي نزد متكلمين هم باقي نميماند (يعني انتخاب عملي چيزي هرگز با بقاي امکان طرف مقابل منافات دارد) يعني وقتي در عمل به اراده فعل، اولويت داد يعني آنرا ايجاد کرد ديگر، ترک اراده به امکان خود باقي نميماند و استدلال علامه، خلف فرض است و خلاف گفته متکلمين است که علامه مينويسد «بنابر نظر متکلمين با وجود اولويت دادن در عمل به اراده فعل همچنان جواز ترک و امکان آن هست».و «استحقاق عقوبت» هم عقلاً بهمين خاطر است که با وجودي که فاعل مختار ميتوانست در عمل راجح عقلي را انتخاب کند چرا در عمل، ميل غريزي و هواي نفس را كه مرجوح بودند، انتخاب کرد يعني چرا مرجوح عقلي و نقض حقوق طبيعي ديگران را که موافق هواي نفس اش بود انتخاب کرد. در حاليکه هيچ لزوم و ضرورتي نداشت که مرجوح عقلي و نقض حقوق حقوقي طبيعي را انتخاب کرد.