علم، عقل، دین نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بدني دارند و هم توانايي عقلي زيادي که ميتوانند علاوه بر تشخيص منافع شخصي شان به کلاه برداري ديگران و يا زورگويي بر ضعيفترها، اقدام کنند.
بخاطر همين دو جهت ضعف (محدوديت علمي و عقلي و خودخواهي افراطي) است که بشر به جامعه سياسي که فکر ميکنند اين دو جهت را ميتواند کاملا جبران کند تن در ميدهند در حاليکه چنانچه گذشت جبران کامل اين دو جهت ضعف بشر هم تنها با تأسيس حكومتهاي بشري و بدون اعتقاد به خدا و آخرت ممکن نيست و نياز بشر به «دين الهي واقعي و صحيح»، بخاطر اين دو جهت اخير است که اصل نياز به حکومت هم بخاطر آن دو جهت ضعف بود که اينک گفته شد نه بخاطر ضعف بدني و عقلي که در کودکان شيرخوار و غيره است.
ـ نکته ديگر اينکه بنابر فرض وجود خدا و اثبات اش که بعدا ميآيد و بر فرض اعتقاد به خدا و رسوخ چنين اعتقادي، در قلب مومنان و راهنمايي بشر در قوانين اقتصادي و سياسي و غيره از طرف «خداوند دانا به همه چيز»، مشکلات بشر از جهت فردي و اجتماعي و اقتصادي و سياسي و تربيتي و غيره حلّ ميشود همچنانکه درباره حکومت انبياء و اوصيا انبيا، چنين بوده و جهاني شدن عدالت و آباداني در حکومت منجي آخر الزّمان (امام زمان) تنها بخاطر احياي دين صحيح و اجراي کامل احکام الهي در تمام ابعاد و عدالت رهبر الهي و مجريان است و بدون شک، در آن نظام ديني الهي منجي الهي آخر الزّمان حتّي رفاه دنيايي هم به حداکثر خود ميرسد چنانچه، در اخبار غيبي آمده است و ظاهر گفته بعضي (1)