علم، عقل، دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علم، عقل، دین - نسخه متنی

سید محمدرضا علوی سرشکی؛ مقرر: سیدعباس طباطبائی فر؛ ویراستار: سید محمدرضا حسن زاده طباطبائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نميشود و بطور کلي گويا کانت ميخواهد برهان نظم را براي اثبات خدا، گويا از کارآيي بياندازد.

فرويد، روانشناس و روانکاو هم تصور خدا را، فرا افکن انسان حالات دروني خود را به خارج و طبيعت معرفي کرد و اعتقاد بخدا را براي آرامش روحي مفيد دانست.

خلاصه با شروع قرون جديد و سقوط فلسفه ارسطويي و افلاطوني بالاخص در تناقض گويي شان در مفهوم خدا و روح و بالاخص پس از هيوم و کانت در تصريح به ناتواني عقل براي اثبات خدا و روح(1)، ديگر انديشمندان و فيلسوفان باصطلاح واقع گرا به فکر اثبات روح و اثبات خدا نبودند بلکه در فکر کشف علت پيدايش وجود چنين تصوراتي در انسان يعني تصور خدا و تصور روح بودند که کانت علت پيدايش هر دو تصور مابعدالطبيعي را «مطلق گرايي عقل» دانست و فوئرباخ و فرويد و امثال آنها نيز علت پيدايش مفهوم خدا و تصور ما نسبت به خدا را «فرا افکني حالات ذهني بشر» به طبيعت دانستند.

و با توجه به پيشرفت هاي خيره کننده علوم تجربي، گرايش به حس گرايي تقويت شد و حتي بعضي از معتقدين واقعي به مفاهيم اخلاقي و مفاهيم مابعدالطبيعي و ديني براي اثبات مدعايشان به توجيهات حسّ گرايانه معتقد شدند در نتيجه علاوه بر حواس پنجگانه که مورد قبول همه و من جمله حس گرايان بود حتي مفاهيم اخلاقي و مابعدالطبيعي را به حواسّي مخصوص، نسبت دادند مثلا شافتسبري، معتقد به «حس

1. کتاب ذات فلسفه تاليف ديلتاي ـ ترجمه رحماني ـ چاپ تهران ـ سال 1383 ـ صفحه 106: «... کار بيهوده در باب مابعدالطبيعه» به پژوهش درباره حدود دانش بشري مبدل شد.

/ 396