علم، عقل، دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علم، عقل، دین - نسخه متنی

سید محمدرضا علوی سرشکی؛ مقرر: سیدعباس طباطبائی فر؛ ویراستار: سید محمدرضا حسن زاده طباطبائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مي‌رساند. در حمل شايع صناعي(1)، اگر بگوييم زيد انسان است، باز اين كلمه < است > كه معني حرفي است، مي‌رساند كه موضوع (=نهاد)، مصداق محمول (=گزاره) است. يعني زيد، مصداق انسان است و هر دو در خارج، موجود به وجود واحد هستند؛ در حالي كه در جمله «زيد انسان است»، كلّي (كه انسان باشد) و مصداق (كه زيد باشد)، جز يك وجود در خارج ندارند. يك موجود در خارج هم، نياز به وجود رابط ندارد. پس «وجود خارجي رابط» در «حمل شايع صناعي» هم در كار نيست.

پس نظر صحيح اين است كه بگوييم كار <حروف>، نشان دادن وحدت «موضوع و محمول» است؛ حال وحدت مفهومي يا وحدتي خارجي همچون کلي طبيعي و فرد مصداق آن، مثلا مي‌رساند كه مفهوم مبتدا، همان مفهوم خبر است، يا مفهوم مبتداء، همان مصداق مفهوم خبر است: «زيد عالم است». همين كه نشان داده شود، اين زيد، مصداق عالم است، وقتي معلوم شد كه زيد مصداق عالم است، در نتيجه در ذهن هم مفهوم اين موضوع و مفهوم آن محمول، با هم رابطه پيدا مي‌كنند. «رابطه»، ميان يک کلي و مصداقش. ارتباط در معني حرفي، از همين به دست مي‌آيد كه توسط «معني حرفي»، معلوم مي‌شود، مفهوم اين كلمه اسمي،

1 - حمل شايع صناعي در جايي است كه موضوع و محمول، مفهوم و ماهيتشان مختلف و متفاوت باشد؛ اما در وجود و هستي با يكديگر اتحاد و يگانگي دارند. يعني يك وجود است كه هر دو مفهوم از آن انتزاع ميشود؛ مثل« حسن انسان است» كه ماهيت جوهري بر فردش حمل شده است؛ يا« زغال سياه است » كه مفهوم عرضي بر جوهر حمل شده است.

/ 396