علم، عقل، دین نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
طباطبايي(1) در کتاب نهاية الحکمة، همين است.«اينان»، انسان و خدا و حيوان را يك جور ميدانند. همه را خودخواه ميدانند، كه هدفشان تنها غريزه حب ذات است؛ در حالي كه نه اديان آن را گفتهاند و نه فلسفة جديد آن را ميپذيرد. فلسفه قديم در آنچه در بيرون خود است، فكر ميكند؛ گر چه سقراط به شناخت خود و درباره خود، توجه ميكند. فلسفه جديد كه دكارت و جان لاك پايهگذار آن هستند نيز ميگويد: به خود توجه كن. اولين چيزي كه انسان در توجه به خود به آن ميرسد، شناخت وجود خويش است. شناخت اختيار و آزادي است.«انسان»، جاندار دو انگيزه اي است و ميان آن دو انگيزه، آزاد (=مختار) است؛ اما حيوانات يك انگيزهاي هستند. به جبر، دنبال