علم، عقل، دین نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
- کسي که به خدا عقيده دارد؛ در قلب، ايمان را، اختيار ميكند، نه با اعضاء. گاهي مانند مؤمن آل فرعون فقط در دل ايمان دارد و ايمان خود را در ميان مردم كتمان ميكند. خدا هم از او ميپذيرد؛ گاهي مانند بعضي از کساني است که در كنار پيامبر اسلام بودند، اظهار ارادت هم ميكردند، اما در قلبشان ايمان نبود. پس داشتن يا نداشتن ايمان از قلب است. منافقان نيز به جهت نداشتن ايمان كه عمل قلبي است، به دوزخ برده ميشوند؛ وگرنه آنها هم بسيار نماز ميخواندند، روزه ميگرفتند، اعمال جوارحي انجام ميدادند! اين در حالي است که مومن آل فرعون، فقط عمل قلبي داشت و به خاطر همان به بهشت برده ميشود.پس ثواب و عقاب بر موضوع اختيار است، نه صرفاً بر ارادهتحريك عضلات. «اختيار» هم اعمال جوانحي (=قلبي) را در بر ميگيرد مثل، اعتقادات، هم اعمال جوارحي را، مثل نماز كه نياز به اراده تحريك عضلات هم دارد. در نتيجه نياز به مواد و ابزار خارجي هم ندارد. «اعمال جوارحي» نيز هم ترك را در بر ميگيرد كه مثل نخوردن شراب كه نيازي به تحريك عضلات و اراده ندارد، و هم فعل ايجابي را، مثل انفاق كردن و نماز خواندن. پس تحريك عضلات يكي از چهار انتخاب اختيار است؛ و «اراده نكردن» هم يكي از انتخابهاي انسان است، همچنان كه «معتقد شدن يا نشدن به خدا» هم از اعمال اختياري قلبي و جوانحي انسان است (و نياز به مواد و ابزار خارجي ندارد) .اما مرحوم علامه طباطبايي وقتي كه اختيار را به معني اراده تحريك عضلات ميگيرد، مينويسد: «فاعل مختار در انتخاب