براى درك مفهوم تجلى ابتدا معناى لغوى و سپس معناى اصطلاحى آن رامورد بحث قرار مى دهيم. تجلى در لغت به معناى وضوح و انكشاف و آشكارشدن و از نهانى و كمون به در آمدن مى باشد (43) و مقابل آن خفاست; و ظهور نيز به همان معانى آمده است و در مقابلش بطون است. اين دو لغت با كشف، قرابت معنايى فراوانى دارند، لكن تفاوتى نيز ما بين آنها ذكر شده، چراكه كشف، بيشترناظر به مانع مى باشد; يعنى، كنارزدن پرده و حاجبى و يا رهايى يافتن از مانعى، اماجلا و تجلى، مربوط به خود متجلى مى باشد نه مانع (44) و در آيات قرآنى نيز اين معنااشراب شده، از جمله در آيه شريفه: «و النهار اذا جليها (45) »، «و النهار اذا تجلى (46) » كه در اين دو مورد مى توان گفت:مانع و پوشاننده روز، همان شب بوده و «اذاانكشف الليل تجلى النهار; هنگامى كه ليل برطرف شود نهار جلوه گر مى شود». انكشاف به مانع نسبت داده شده و تجلى به ممنوع عنه و شى ء متجلى، اما معناى اصطلاحى تجلى در نزد عرفا عبارت است از:آشكار شدن ذات مطلق حق تعالى و كمالات او پس از متعين شدن به تعينات ذاتيه يا اسماييه يا افعاليه اش براى خود او يا براى غير او (يعنى در آينه فعل) به نحوى كه تجافى يا حلول يا اتحاد لازم نيايد. براى روشن شدن اين معناى اجمالى مى بايست، دو مبحث مرادفات و نيز مقابلات اين مفهوم را مورد بررسى قراردهيم.