الف - مذاهب و اقوال در باب وجود - تجلی و ظهور در عرفان نظری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلی و ظهور در عرفان نظری - نسخه متنی

سعید رحیمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الف - مذاهب و اقوال در باب وجود

اقسام مذاهب را در وجود، بدين نحو تقسيم نموده اند: (81)

1) كثرت وجود و موجود:

اين مذهب، وجود و موجودات را كثير و متعدد دانسته و واجب و ممكن رامتباين در نظر مى گيرد; عقيده توده مردم و نيز قائلان به اصالت وجود، همراه باقول به تباين وجودى همين است (نظير قائلان به اصالت ماهيت كه موجودات راكثير بالذات دانسته اند) حاصل اين قول آن است كه كثرت، حقيقى و وحدت،امرى اعتبارى است.

2) وحدت وجود و موجود:

كه كثرات را ثانى مايراه الاحول واز اساس، باطل و پندارى دانسته اند; حاصل اين قول، اصالت وحدت و اعتباريت كثرت مى باشد، اين قول، مذهب بعضى صوفيه است.

3) وحدت وجود و كثرت موجود:

بدين صورت كه وجود و وحدت در يك سمت (طرف واجب) قرار دارد وكثرت و موجوديت (به معناى انتساب به وجود) در سمت ديگر (طرف ممكن)اين قول مشهور به ذوق المتالهين است (و مختار علامه دوانى). (82)

4) وحدت وجود و موجود در عين كثرت آن:

اين عقيده، مبتنى بر نوعى وحدت در وجود و نيز نوعى تشكيك در آن مى باشد و قول صدر المتالهين و عرفاى شامخين است; اما در واقع، اين قول، خوددو تفسير دارد، چون اگر وحدت، حقيقى و كثرت نيز حقيقى باشد، اين قول به وحدت تشكيكى وجود و كثرت درجات وجود در عين وحدت سنخى، آن است،كه مرضى و منتخب صدر المتالهين در حكمت متعاليه متقدم است، اما اگروحدت، حقيقى و كثرت، مجازى باشد (نه بدين صورت كه اساسا باطل باشد وحتى واقع نمايى و حكايت حقيقت نيز نباشد و كلا سراب و خيال باشد نه ظل وعكس در آينه) در اين صورت، وحدت شخصى وجود مطرح مى گردد كه تعدد وحقيقى بودن را از وجود «غير» نفى مى كند نه از ظهورات وجود، اين قول، مرضى و منتخب صدر المتالهين در حكمت متعاليه متاخر است (چنان كه در فصل آينده خواهد آمد) البته ممكن است برخى اين قول را به حسب اصطلاح از اقسام قول به وحدت وجود و موجود قلمداد نمايند كه پس از واضح شدن اصل اين مذهب، طبعامناقشه اى در اصطلاح نخواهد بود. (83)

/ 121