5. تشكيك در مظاهر - تجلی و ظهور در عرفان نظری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلی و ظهور در عرفان نظری - نسخه متنی

سعید رحیمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5. تشكيك در مظاهر

مساله اى كه سهم مهمى در فهم نظام مظهريت و پى بردن به جهان بينى عرفادارد، توجه به تشكيك در مظاهر است. گرچه وجود، نزد عارف، منحصر در ذات حق است و سهم ماسوى تنها انتساب به وجود و مظهريت و نمايندگى آن مى باشد(ما عدمهاييم و هستى هانما) و على رغم وحدت شخصى وجود، دربين مظاهر اين واحد شخصى، كثرت و تفاضل درجات و عالى يا سافل مشاهده مى شود; يعنى،يكى مظهراتم و اكمل حق است و ديگرى مظهر اضعف و اسفل; يكى مظهريتى در رتبه عقول دارد و ديگرى مظهريتى در رتبه جمادات و از آنجا كه تفاضل بين مظاهر، نزد عرفا نيز غيرقابل انكار است، بلكه اساس سلوك عرفان عملى، طى درجات و مقامات و گذشتن از درجات سافله و نيل به مقامات عاليه مى باشد. عرفاسعى بليغى در تحرير محل بحث در تشكيك، توضيح آن و تبيين علل وقوع تشكيك در مظاهر نموده اند، بدين معنا كه بيان نمودند كه در خود وجود بماهو هوتشكيك راه ندارد، چرا كه تشكيك، فرع بر كثرت است و باانتفاى تعدد دروجود، تشكيك نيز رخت بر مى بندد و آنچه از كثرت و تفاوت مراتب و شدت وضعف مشاهده مى شود در ظهورات مى باشد.

قيصرى در مقدمه خود گويد: «الوجود لايقبل الاشتداد و التضعف فى ذاته و لاالزيادة و النقصان، و الشدة و الضعف يقعان عليه به حسب ظهوره و خفائه فى بعض مراتبه;وجود، اشتداد و تضعف (شديد و ضعيف شدن در ضمن حركت) را نمى پذيرد،همچنان كه زياده و نقصان پذير نيست و اگر شدت و ضعفى مشاهده شود به حسب ظهور و خفاى وجود در بعضى مراتب (24) است » (25) جامى نيز گويد: «التفاوت ليس فى حقيقة الوجود بل فى ظهور خواصه; تفاوت در حقيقت وجود نيست; بلكه در ظهورخواص آن است.» (26) و نيز : «مافى الوجود الاعين واحدة... لكن لهذه الحقيقة الواحدة...لها مراتب ظهور لاتتناهى ابدا فى التعين والتشخص.» (27)

صدر المتالهين نيز كه خود، مبتكر و واضع وحدت تشكيكى وجود و قول به درجات وجودى است، در آخر مباحث عليت در اسفار چنين آورده: «و التكثر فى الظهورات والتفاوت فى الشؤونات لايقدح وحدة الذات و لا ينثلم الكمال الواجبى و لا يغيربه الوجود الثابت الازلى عما كان عليه بل الان كماكان حيث كان ولم يكن معه شى ء و لذا قيل:

و ماالوجه الاواحد غير انه

اذا انت عددت المرايا تعددا» (28)

معن تكثر درظهورات و تفاوت در شؤونات خللى در وحدت ذات حق واردنمى آورد و در كمال واجب رخنه اى بوجود نمى آورد و به واسطه اين كثرت ظهورى، وجود ثابت ازلى از آنچه برآن بوده، تغييرى نمى كند، بلكه الان نيز چنان است كه چيزى با او نيست، از اين رو چنين سروده اند: چهره جز يكى نيست، امااگر آينه ها را بيفزايى چهره نيز متعدد مى شود.




  • جزيكى نيست صورت دلدار
    كه فتاده در آينه بسيار



  • كه فتاده در آينه بسيار
    كه فتاده در آينه بسيار



جامى نيز در مقام توضيح اين مطلب از تمثيل معروف آينه استفاده مى كندبدين صورت: همان طور كه يك صورت و عكس واحد در آينه هاى گوناگون كه برخى كوچك و برخى بزرگ و برخى صيقلى و برخى كدر مى باشند به انحاى مختلف و جلوه هاى گوناگونى ظاهر مى شود (على رغم آن كه صورت و صاحب صورت يگانه مى باشند) و درجات متفاوتى از آن تصوير نمودار مى گردد و ظهوردر هيچ كدام نيز مانع ظهور در ديگرى نيست. در محل بحث ما نيز ممكنات ماهيت و اعيان ثابته در علم حق با استعدادهاى گوناگون و لوازم ذاتى متفاوت به منزله آينه هاى مختلفند كه حق تعالى در هريك به حسب ظرفيت و خصوصيات آن نمودار مى گردد و ظهور حق در هيچ يك منافاتى با تجلى او در ديگرى ندارد،همان طور كه به وحدت حق تعالى نيز خللى وارد نمى آورد; (29) مثال ديگر، مفاهيم كليه و عامه اند كه على رغم وحدت مفهومى، بر افراد و مصاديقى متفاوت صدق مى كنند، (30) اما بحث مهم در اين بخش، آن است كه علت يا علل وقوع تشكيك درمظاهر حق تعالى چيست؟

در اين زمينه عرفا به مواردى به عنوان علل وقوع تشكيك در نظام آفرينش مظاهر اشاره نموده اند كه در اينجا به اجمال به آنها مى پردازيم.

/ 121